part :۱
خب بریم فیکو شروع کنیم🌑
ا.ت:
سلام من ا.ت هستم و تک دختر خانواده ی جئون هستم (بچه ها ا.ت و جونگ کوک دختر عمو و پسر عمو هستن )توی خانواده ی جئون همه پسر هستن و من تک دخترم و بخاطر همین پدر بزرگم خیلی منو دوست داره یعنی من و جونگ کوک رو خیلی دوست داره منو جونگ کوک هردو توی یه روز یه دنیا اومدیم و کوچیکه تمرین نوه هستیم.
راوی:
امروز قرار بود لیا و ا.ت برن مهمونی دوستشون ساعت ۵بود مهمونی ساعت ۷شروع میشد.
ویو ا.ت :
پاشدم رفتم حموم بعد از نیم ساعت اومدم بیرون کلا عادت دارم دیر از حموم بیام بیرون .
با حوله ی دور بدنم شروع کردم به انتخاب لباس هایی که امروز از پاساژ گرفته بودم .
یکیشون خیلی قشنگ بود،یه پیرهن مشکی با یقه قایقی باز بود و دامنش تقریبا کوتاه بود (راستی یادم رفت بگم مهمونی دختر پسر قاطیه) بعد از انتخاب لباس شروع کردم به میکاپ کردنم
یه میکاپ لایت کردم و موهامو یکم حالت دادم
ساعت شیش و نیم بود رفتم
یه کفش واسه خودم انتخاب کردم و کیفمم برداشتم و رفتم پایین ....
🌑☁️
واسه فیکا شرط نمیزارم ولی حمایت کنید ☁️
ا.ت:
سلام من ا.ت هستم و تک دختر خانواده ی جئون هستم (بچه ها ا.ت و جونگ کوک دختر عمو و پسر عمو هستن )توی خانواده ی جئون همه پسر هستن و من تک دخترم و بخاطر همین پدر بزرگم خیلی منو دوست داره یعنی من و جونگ کوک رو خیلی دوست داره منو جونگ کوک هردو توی یه روز یه دنیا اومدیم و کوچیکه تمرین نوه هستیم.
راوی:
امروز قرار بود لیا و ا.ت برن مهمونی دوستشون ساعت ۵بود مهمونی ساعت ۷شروع میشد.
ویو ا.ت :
پاشدم رفتم حموم بعد از نیم ساعت اومدم بیرون کلا عادت دارم دیر از حموم بیام بیرون .
با حوله ی دور بدنم شروع کردم به انتخاب لباس هایی که امروز از پاساژ گرفته بودم .
یکیشون خیلی قشنگ بود،یه پیرهن مشکی با یقه قایقی باز بود و دامنش تقریبا کوتاه بود (راستی یادم رفت بگم مهمونی دختر پسر قاطیه) بعد از انتخاب لباس شروع کردم به میکاپ کردنم
یه میکاپ لایت کردم و موهامو یکم حالت دادم
ساعت شیش و نیم بود رفتم
یه کفش واسه خودم انتخاب کردم و کیفمم برداشتم و رفتم پایین ....
🌑☁️
واسه فیکا شرط نمیزارم ولی حمایت کنید ☁️
۱۹.۰k
۲۲ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.