پارت 14 fake love
پارت 14 fake love
ویو کوک
با هر حرفشم یه امیدی تو دلم نشست تا وقتی که گفت
ا/ت: اره دیدم که همش یه دروغ بوده
کوک
کوک: هوم؟
ا/ت: من من....
ا/ت همین که خواست ادامه حرفشو بگه سرش گیج رفت کم مونده بود از پنجره بیوفته که کوک گرفتش
کوک: تهیووووونگ دکتر خبر کن زووووود(عربده)
تهیونگ با دو اومد تو اتاق دید ا/ت بیهوشه و کوک داره ا/ت رو صدا میکنه
تهیونگ: کوک چه غلطی باهاش کردییییییی(عربده)
کوک: نمیدونم بیهوش شد به یه دکتری زنگ بزن دیگههههه
تهیونگ: عاح باشه الان به جیهوپ زنگ میزنم
کوک: جیهوپ؟ حالا نمیشه دکتره زن باشه:/
تهیونگ: کوک ببند
تهیونگ زنگ زد جیهوپ اومد و گفت
جیهوپ: سلاااام خو....چی شده تهیونگ؟
تهبونگ: برو تو میفهمی
جیهوپ با دیدن ا/ت گفت
جیهوپ: باشه زود برین بیرون
کوک: هننننن؟؟؟؟؟ من هیچ جا نمیرم
تهیونگ: بابا گمشو بیرون بابا
تهیونگ به زور کوک رو کشید بیرون تا جیهوپ کارشون بکنه
(10 مین بعد)
جیهوپ: هو هووووو تهیونگ خاک تو سرت ا/ت دوست پسر داشته نمیدونستم؟
تخیونگ: زر نزن بابا چی شده
جیهوپ با خوشحالی داد زد
جیهوپ: دارم عمو میشممممممم
تهیونگ و کوک: چییییی؟؟؟؟؟
جیهوپ: فقط نگو بابای بچه این کوکه (تهیونگ گفته بود ماجرا رو)
ا/ت: گور خر ها داره سر به سرتون میزاره
جیهوپ ، تهیونگ و کوک همزمان: هعیییییییی
جیهوپ: ا/ت خیلی بدی گفتم بهشون نگو یکم اذیتشون کنم
ا/ت: والا حوصله ندارم چمه؟
جیهوپ: از استرس زیاد فشار اومده پایین دارو های که مینویسم رو بخور ها
جیهوپ که کاغذ به دست ا/ت داد که توش یواشکی چیزی نوشته بود که کسی نفهمه ا/ت با خواندنش عصبی شد و....
همین یه پارت هم از سرتون زیاده اینم برا روز رفیق گذاشتم🗿😂
راستی امروز روز رفیقهههههه عشقولام😂😈
برا روز رفیق کامنت ها و لایک هارو تخفیف میدم😈😂 خدایی 650 نفریناااااا بعد به شصت لایک میگین زیاده😐🗿
comment: 40
like:50
تکراری باشه حذف میکنم اضافه هم میکنم به شرط ها
ویو کوک
با هر حرفشم یه امیدی تو دلم نشست تا وقتی که گفت
ا/ت: اره دیدم که همش یه دروغ بوده
کوک
کوک: هوم؟
ا/ت: من من....
ا/ت همین که خواست ادامه حرفشو بگه سرش گیج رفت کم مونده بود از پنجره بیوفته که کوک گرفتش
کوک: تهیووووونگ دکتر خبر کن زووووود(عربده)
تهیونگ با دو اومد تو اتاق دید ا/ت بیهوشه و کوک داره ا/ت رو صدا میکنه
تهیونگ: کوک چه غلطی باهاش کردییییییی(عربده)
کوک: نمیدونم بیهوش شد به یه دکتری زنگ بزن دیگههههه
تهیونگ: عاح باشه الان به جیهوپ زنگ میزنم
کوک: جیهوپ؟ حالا نمیشه دکتره زن باشه:/
تهیونگ: کوک ببند
تهیونگ زنگ زد جیهوپ اومد و گفت
جیهوپ: سلاااام خو....چی شده تهیونگ؟
تهبونگ: برو تو میفهمی
جیهوپ با دیدن ا/ت گفت
جیهوپ: باشه زود برین بیرون
کوک: هننننن؟؟؟؟؟ من هیچ جا نمیرم
تهیونگ: بابا گمشو بیرون بابا
تهیونگ به زور کوک رو کشید بیرون تا جیهوپ کارشون بکنه
(10 مین بعد)
جیهوپ: هو هووووو تهیونگ خاک تو سرت ا/ت دوست پسر داشته نمیدونستم؟
تخیونگ: زر نزن بابا چی شده
جیهوپ با خوشحالی داد زد
جیهوپ: دارم عمو میشممممممم
تهیونگ و کوک: چییییی؟؟؟؟؟
جیهوپ: فقط نگو بابای بچه این کوکه (تهیونگ گفته بود ماجرا رو)
ا/ت: گور خر ها داره سر به سرتون میزاره
جیهوپ ، تهیونگ و کوک همزمان: هعیییییییی
جیهوپ: ا/ت خیلی بدی گفتم بهشون نگو یکم اذیتشون کنم
ا/ت: والا حوصله ندارم چمه؟
جیهوپ: از استرس زیاد فشار اومده پایین دارو های که مینویسم رو بخور ها
جیهوپ که کاغذ به دست ا/ت داد که توش یواشکی چیزی نوشته بود که کسی نفهمه ا/ت با خواندنش عصبی شد و....
همین یه پارت هم از سرتون زیاده اینم برا روز رفیق گذاشتم🗿😂
راستی امروز روز رفیقهههههه عشقولام😂😈
برا روز رفیق کامنت ها و لایک هارو تخفیف میدم😈😂 خدایی 650 نفریناااااا بعد به شصت لایک میگین زیاده😐🗿
comment: 40
like:50
تکراری باشه حذف میکنم اضافه هم میکنم به شرط ها
۲۳.۰k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.