پارت ۲۲:)
با صدای جیغش به خودش اومد و به سمتش دویید دست و پاهاش که بسته بودن رو باز کرد و بدون اینکه لحظه ای صبر کنه دختر رو توی بغلش کشید و بازوهاشو دورش قفل کرد..
جوری بازوهاشو دورش فشار میداد که انگار مدت هاست اونو ندیده بود...
نگران بود..اگه چند دقیقه دیر تر رسیده بود این دختر مال کسی میشد که فاسد ترین مرد جهان بود...
مدام دستاشو روی موهاش می کشید و می گفت: آروم باش من اینجام ...آروم باش
اما صدای گریه های ا/ت حتی یک ذره کمتر نمیشد
_ا/ت چیزی نیست منو نگاه کن ..
+جیونگ ...جیونگ رو بردن[گریه]
ترس یه گوشه اما حس عذاب وجدان چی میشد؟
_هیونگمین پیداش کرده اون حالش خوبه
+اما تقصیر من بود[گریه]
ا/ت رو از خودش جدا کرد و به چشمای خیسش خیره شد
صورتشو نزدیک برد و روی پلک هاشو بوسید
_ تموم شد دیگه من کنارتم ...
چشمش به لبای خونی و لباس نیمه بازش افتاد که اخماش رفت توهم
بند های لباسش رو صاف کرد و سعی کرد زیپ لباسش رو بالا بکشه اما شکسته بود
کتش رو در آورد و روی شونه های دختر انداخت
لب پایین ا/ت رو گرفت و نگاهی به داخلش انداخت...جای دوتا دندون نیش بود که خونریزی میکرد
براید استایل بغلش کرد: باید بریم خونه
قرار بود این پارتو شب بزارم ولی خب ذوق دارم چه کنم خب..
جوری بازوهاشو دورش فشار میداد که انگار مدت هاست اونو ندیده بود...
نگران بود..اگه چند دقیقه دیر تر رسیده بود این دختر مال کسی میشد که فاسد ترین مرد جهان بود...
مدام دستاشو روی موهاش می کشید و می گفت: آروم باش من اینجام ...آروم باش
اما صدای گریه های ا/ت حتی یک ذره کمتر نمیشد
_ا/ت چیزی نیست منو نگاه کن ..
+جیونگ ...جیونگ رو بردن[گریه]
ترس یه گوشه اما حس عذاب وجدان چی میشد؟
_هیونگمین پیداش کرده اون حالش خوبه
+اما تقصیر من بود[گریه]
ا/ت رو از خودش جدا کرد و به چشمای خیسش خیره شد
صورتشو نزدیک برد و روی پلک هاشو بوسید
_ تموم شد دیگه من کنارتم ...
چشمش به لبای خونی و لباس نیمه بازش افتاد که اخماش رفت توهم
بند های لباسش رو صاف کرد و سعی کرد زیپ لباسش رو بالا بکشه اما شکسته بود
کتش رو در آورد و روی شونه های دختر انداخت
لب پایین ا/ت رو گرفت و نگاهی به داخلش انداخت...جای دوتا دندون نیش بود که خونریزی میکرد
براید استایل بغلش کرد: باید بریم خونه
قرار بود این پارتو شب بزارم ولی خب ذوق دارم چه کنم خب..
۱۳.۲k
۲۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.