پارت 16 🧡🎃
ات ویو
کوک مارو جدا کرد ولی یونا سریع رفت پیش کوک منم حرصم گرفت نمیدونم چرا ولی ولی دستم خیلی درد میکرد بخاطر گازی که یونا خانم گرفت با این حال بدون توجه به بقیه سریع با بغض رفتم بیرون از مدرسه و گریه کردم نمیدونم چرا ولی شاید این راست بگه ع عاشقش شدم دوسش دارن ولی هیچی کو عشقم کسی که دوسش دارم پیش یکی دیگس... همینجوری داشتم راه میرفتم بغل پرتگاه که دستم توسط کسی کشیده شد......
کوک ویو 📜
وقتی یونا اومد پیشم حواسم به ات بود که یه نگاه به من کرد و بعد مچ دستش رو محکم گرفت و با بغض رفت منم سریع یونا رو هول دادم و رفتم دنبالش که دیدم بغل پرتگاه با گریه داره راه میره سریع با دو رفتم.....
کوک مارو جدا کرد ولی یونا سریع رفت پیش کوک منم حرصم گرفت نمیدونم چرا ولی ولی دستم خیلی درد میکرد بخاطر گازی که یونا خانم گرفت با این حال بدون توجه به بقیه سریع با بغض رفتم بیرون از مدرسه و گریه کردم نمیدونم چرا ولی شاید این راست بگه ع عاشقش شدم دوسش دارن ولی هیچی کو عشقم کسی که دوسش دارم پیش یکی دیگس... همینجوری داشتم راه میرفتم بغل پرتگاه که دستم توسط کسی کشیده شد......
کوک ویو 📜
وقتی یونا اومد پیشم حواسم به ات بود که یه نگاه به من کرد و بعد مچ دستش رو محکم گرفت و با بغض رفت منم سریع یونا رو هول دادم و رفتم دنبالش که دیدم بغل پرتگاه با گریه داره راه میره سریع با دو رفتم.....
۳.۴k
۲۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.