پارت ۱۹
پارت ۱۹
تهیونگ ویو:صبح ساعت ۱۰ سوار هواپیما شدیم یونا یکم اذیت کرد ک بالاخره رسیدیم فرانسه
سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه ات رسیدیم دیدم یونا خوابیده بغلش کردم و پیاده شدیم زنگ در و زدم ات باز کرد
ات :سلام
تهیونگ:سلام
ات:خوابه؟
تهیونگ:آره
ات:بدش به من بذارمش اتاق یوجین
تهیونگ: باشه
ات ویو:تخت یوجین دو نفره بود یونا رو گذاشتم رو تخت و سرش و نوازش کردم و بوسیدم و اومدم تو سالن
ات:پس تونستی طلاق بگیری
تهیونگ:آره ولی فکر کنم یونا قبول نکنه آخه خیلی سانا رو دوست داره
ات:اوهوم(بغض)
ات:من میرم بخوابم
تهیونگ:من کجا بخوابم (خنده)
ات:نمیدونم رو کاناپه بخواب
تهیونگ:آخه کمرم درد میگیره
ات:الان منظورت اینه میخوای بیای رو تخت با من بخوابی
تهیونگ:شاید
تهیونگ: لطفا
ات:باشه (خنده)
تهیونگ: ( خنده)
....................................
شرط ها
لایک:24
کامنت:28
تهیونگ ویو:صبح ساعت ۱۰ سوار هواپیما شدیم یونا یکم اذیت کرد ک بالاخره رسیدیم فرانسه
سوار ماشین شدیم و رفتیم خونه ات رسیدیم دیدم یونا خوابیده بغلش کردم و پیاده شدیم زنگ در و زدم ات باز کرد
ات :سلام
تهیونگ:سلام
ات:خوابه؟
تهیونگ:آره
ات:بدش به من بذارمش اتاق یوجین
تهیونگ: باشه
ات ویو:تخت یوجین دو نفره بود یونا رو گذاشتم رو تخت و سرش و نوازش کردم و بوسیدم و اومدم تو سالن
ات:پس تونستی طلاق بگیری
تهیونگ:آره ولی فکر کنم یونا قبول نکنه آخه خیلی سانا رو دوست داره
ات:اوهوم(بغض)
ات:من میرم بخوابم
تهیونگ:من کجا بخوابم (خنده)
ات:نمیدونم رو کاناپه بخواب
تهیونگ:آخه کمرم درد میگیره
ات:الان منظورت اینه میخوای بیای رو تخت با من بخوابی
تهیونگ:شاید
تهیونگ: لطفا
ات:باشه (خنده)
تهیونگ: ( خنده)
....................................
شرط ها
لایک:24
کامنت:28
۱۰.۱k
۲۲ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.