عشق تصادفی 💓 پارت 7

ا/ت هر چه سریعتر
ویو کوک رفتم اتاقم یکی از لباس هام را دادم و روز تخت منتظر ا/ت خانم بودم
ا/ت ویو لباس را بهم داد و عوض کردم و از حمام که خارج شدم پاهام لخت بود معذب بودم و لباس هم گشاد نگاه کوک به پاهام بود استرس داشتم 😶
ویو کوک
روی تخت نشسته بودم که ا/ت وارد شد لباس منو پوشیده بود و پاهاش لخت بود دلم میخواست مال خودش کنم خیلی جذاب بود
ا/ت : چیزه« مضطرب » گوشیم خاموشه میشه م... یشه به جی یون یا جیانا پیام بدی که من خوبم .
کوک: اوکی شمارشو بده آها راستی شماره ی خودتم بده
ا/ت ...... با.. باشه .............. اینه
کوک: ممنونم
پرش به ۳۰ دقیقه بعد
ا/ت . خب لباسام خشک شده دیگه من برم
کوک: کجا با این عجله (چهره شیطانی)
ا/ت (جدی) خونم اگه اجازه بدیی 😒
کوک. خودم میرسونمت
ا/ت : نه نخواستیم خودم میرم پا دارم
کوک : اگه زیرم خوابیده بودی که پا نداشتی
ا/ت : چیزی گفتی 👂
کوک: نه خب انتخاب خودته میخواهی خودت بری برو
ا/ت. ممنونم 😑
وضعیت خانه گروه دی بنت
جی یون : این شماره ی کیه که به من پیام داده «سلام من خوبم ا/تم» ا/ته ؟
سه اون : این دختر کجاست آخه به کمپانی چی بگیم آخه
جی آ : خب شاید کامل رفته
جیانا : چرا باید بره
سه اون : نه نه این طوری نمیشه
صدای باز شدن در چکرد چکرد
جی یون : ا/تنت
سه اون :ا/تت بیا داخل بیا بشین... توضیح بده چی شده
ا/ت: باشه خب .. دیروز که با لیا قرار داشتم ..... ... و مست بودم ............لباسم خیس شد...........بهت پیام داد...........و بعد آمدم دیگه
جی آ: وای تو با کوک تنها بودی
جیانا : اره دیگه پسس افففف ع..ش
ا/ت ساکتتتت
جیانا :با..شه
سه اون : ا/ت ببین یک سوال اما درست جواب بده صادق باش باشه
ا/ت: ب...باش .ه
سه اون : تو جئون جونگکوک...را .. دو.س..ت داری ؟؟؟؟؟؟
ا/ت: «سکوت»....... من ... من.......کوک.م.ن ...........ار.ه اره
جیانا : دستت 👏👍 میدونستم
جی یون : ضایع بود
ا/ت: اینقدر ضایع بود
سه اون : «سر تکان دادن به معنی اره»
پرش به فردا
...