مافیای یونگی پارت 36
ا/ت:از ترس دست یونگی رو گرفته بودم ساکت سرمانداخته بودم پایین
یونگی:وقتی دیدم ا/ت داره میترسه عصبی شدم هوانگ بهتره حرف دهنت رو بفهمی کاری نکنی این مهمونی به جنازه تو بکشه
هیونیجن:اینجا جای دعوا نیست دوتاتونم آروم بگیرین
هوانگ:سر تکون داد رف
یونگی:برگشتم سمت ا/ت حالت خوبه؟
ا/ت:هوم فقط یکم آب میخوام
هیونجین:زود بهش آب دادم بخوره نگران نباش فندوق ما اینجا هستیم نمیزاریم که چیزیت بشه
ا/ت:هوم
هیونجین:ولی واقعا خوشگل شدی با این لبای ها(لیخند
ا/ت:ممنون(لبخند
یونگی:حرصم میگرف وفتی به حرفاش لبخند میزد زود کمرش گرفتم خودم چسبوندم بیب به جز من کسی نمیتونه بهت دس بزنه لمست کنه
ا/ت:تعجب کردم ولی اینکه داش کارش رو میکرد نقش بازی میکرد چیزی نگفتم
یونگی:ازش فاصله گرفتم رو مبل نشستم رونم گذاشتمش لیوان الکل رو برداشتم سر کشیدم
ا/ت:نزدیک دیکش بودم سعی کردم بهش نگا نکنم
هیونیجن:کنارش نشستم
هوانگ:اون دختره کناره یونگی واقعا خیلی خوشم اومده بود مخصوص اون بوت سفیدش و پوست سفیدش پاشدم رفتم سمتشون مین یونگی نظرت با یه قمار چیه
یونگی:پوزخند زدم تو که همیشه میبازی
هوانگ:اونقد مطمئن نباش
یونگی:میبینیم شرط خودت ببند
هوانگ:هم اون دختره برا من باشه به ا/ت اشاره کرد
یونگی:خون تو بدنم یخ زد دارک نگاش کروم معلومه چی میگی
هوانگ:اوووو مین یونگی تسلیم میشی ترسیدی مگه نه(خنده
یونگی:محکم میز زد من هیچ وقت نمیترسم بدون که اون مال منه و زنمه روش قمار نمیکنم
هوانگ:خودت داری میکشی کنار خودت از دس میدی کارمون رو
ا/ت: کل ترس بدنم رو گرفته بود دست یونگی رو گرفته بودم ولی ار اینکه یونگی اینجور تو وضعیت بد بود بازم مواظبم بود خوشحال بودم یونگی خم شد سمت هیونجین
یونگی:از حدشون رد شدن ا/ت نزدیک شدن بکششون(آروم گوشش گف کسی نشنید
ا/ت:سوالی نگا کردم اینکه چی میگن
هیونجین:سر تکون داد ریلکس نشست
یونگی:باشه قبوله اگه باختم برا همیشه ا/ت پیش تو میمونن
ا/ت:ها تو چی میگی یونگی؟؟
یونگی:برگشتم سمتش شش...بیب تو بشین پیش هیونجین
هیونیجن:حرف نزن ساکت بشین
کاتتتتت
اینم پارت بعدی شرط
۷۰ کامنت
۴۰ لایک
یونگی:وقتی دیدم ا/ت داره میترسه عصبی شدم هوانگ بهتره حرف دهنت رو بفهمی کاری نکنی این مهمونی به جنازه تو بکشه
هیونیجن:اینجا جای دعوا نیست دوتاتونم آروم بگیرین
هوانگ:سر تکون داد رف
یونگی:برگشتم سمت ا/ت حالت خوبه؟
ا/ت:هوم فقط یکم آب میخوام
هیونجین:زود بهش آب دادم بخوره نگران نباش فندوق ما اینجا هستیم نمیزاریم که چیزیت بشه
ا/ت:هوم
هیونجین:ولی واقعا خوشگل شدی با این لبای ها(لیخند
ا/ت:ممنون(لبخند
یونگی:حرصم میگرف وفتی به حرفاش لبخند میزد زود کمرش گرفتم خودم چسبوندم بیب به جز من کسی نمیتونه بهت دس بزنه لمست کنه
ا/ت:تعجب کردم ولی اینکه داش کارش رو میکرد نقش بازی میکرد چیزی نگفتم
یونگی:ازش فاصله گرفتم رو مبل نشستم رونم گذاشتمش لیوان الکل رو برداشتم سر کشیدم
ا/ت:نزدیک دیکش بودم سعی کردم بهش نگا نکنم
هیونیجن:کنارش نشستم
هوانگ:اون دختره کناره یونگی واقعا خیلی خوشم اومده بود مخصوص اون بوت سفیدش و پوست سفیدش پاشدم رفتم سمتشون مین یونگی نظرت با یه قمار چیه
یونگی:پوزخند زدم تو که همیشه میبازی
هوانگ:اونقد مطمئن نباش
یونگی:میبینیم شرط خودت ببند
هوانگ:هم اون دختره برا من باشه به ا/ت اشاره کرد
یونگی:خون تو بدنم یخ زد دارک نگاش کروم معلومه چی میگی
هوانگ:اوووو مین یونگی تسلیم میشی ترسیدی مگه نه(خنده
یونگی:محکم میز زد من هیچ وقت نمیترسم بدون که اون مال منه و زنمه روش قمار نمیکنم
هوانگ:خودت داری میکشی کنار خودت از دس میدی کارمون رو
ا/ت: کل ترس بدنم رو گرفته بود دست یونگی رو گرفته بودم ولی ار اینکه یونگی اینجور تو وضعیت بد بود بازم مواظبم بود خوشحال بودم یونگی خم شد سمت هیونجین
یونگی:از حدشون رد شدن ا/ت نزدیک شدن بکششون(آروم گوشش گف کسی نشنید
ا/ت:سوالی نگا کردم اینکه چی میگن
هیونجین:سر تکون داد ریلکس نشست
یونگی:باشه قبوله اگه باختم برا همیشه ا/ت پیش تو میمونن
ا/ت:ها تو چی میگی یونگی؟؟
یونگی:برگشتم سمتش شش...بیب تو بشین پیش هیونجین
هیونیجن:حرف نزن ساکت بشین
کاتتتتت
اینم پارت بعدی شرط
۷۰ کامنت
۴۰ لایک
۱۶.۵k
۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.