تک پارتی وقتی باهاشون تو آسانسور گیر میکنی !
ا.ت : سلام من ا.تم ۲۳ سالمه و ارمی ام امروز با دوستم قرار داشتم رفتم سوار آسانسور شدم چون سرم تو گوشیم بود نتونستم چند نفری که تو آسانسور بودنو ببینم گوشیمو جمع کردم و منتظر موندم به طبقه مورد نظر برسه که یهو چراغ هایه آسانسور خاموش شد و تو آسانسور گیر کردم .
پشت سرمو نگاه کردم که با دیدن اعضایه بی تی اس تا مرحله سکته رفتم .
جوری که از ذوق و استرس سرگیجه گرفتم داشتم میفتادم ولی گرفتنم .
خلاصه هممون یه کنار آسانسور نشستیم .
نامجون : ارمی ؟
ا.ت : بله !
جیمین : اسمت چیه ؟
ا.ت : اسمم ا.ته .
تهیونگ: از دیدنت خوشحالیم ا.ت .
ا.ت : همچین !
جونگ کوک: تو اولین ارمی هستی که با دیدنمون جیغ نکشیدی و حمله نکردی !
ا.ت : خب یه لحظه شوکه شدم . بعدشم من آلبوم رو نیاوردم .
اعضا : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ا.ت : 😁 ولی یهو جیهوپ دستمو گرفت و روش اسم خودشو نوشت . که بعدم یهو چشم تو چشم شدیم ولی بعد با صدایه آسانسور به خودمون اومدیم.
از آسانسور خارج شدیم من از پسرا خدافظی کردم و رفتم خونه ولی حس کردم تو استینم یه چیزیه یه نگاهی کردم یه کاغذ بود بازش کردم .
یه شماره بود زیرش نوشته بود .
لطفا زنگ بزن منم جیهوپم .
سکته زدم رفتم زنگ زدم بعد چند بوق جواب داد .
هوپی : سلام ا.ت
ا.ت : سلام جیهوپ کارم داشتی؟
هوپی : فردا وقتت آزاده؟
ا.ت : ام آره چطور ؟
هوپی : فردا میشه بیای به این آدرسی که برات میفرستم ؟
ا.ت : آره حتما .
هوپی قطع کرد منم انقد از خوشحالی جیغ زدم که صدام گرفت و گلو درد شدم 😐
خلاصه شب زود خوابیدم تا زود پاشم .
* پرش زمانی به صبح *
ا.ت : صبح پاشدم رفتم یه دوش گرفتم و اومدم یه هودی بنفش و یه شلوار بگ مشکی پام کردم و موهامو بالا بستم و یه آرایش ملایم کردم و راه افتادم.
* چند مین بعد *
ا.ت : رسیدم وارد شدم پسرا اونجا بودن سلام کردم و نشستم.
خب چیشده ؟
نامجون : ما میخواییم تو میکاپر هوپی بشی !
ا.ت : چیی ؟ من ؟
نامجون : آره.
ا.ت : خب باشه .
بعد کلی صحبت با پسرا برگشتم خونه و از خوشحالی بیهوش شدم .😐
[ ۱ ماه بعد ]
راوی : ۱ ماه گذشت و ا.ت میکاپر هوپی بود جیهوپ یه حسایی به ا.ت داشت و به ا.ت اعتراف کرد و ا.تم قبول کردو به خوبی و خوشی زندگی کردن .
♡♡♡
پشت سرمو نگاه کردم که با دیدن اعضایه بی تی اس تا مرحله سکته رفتم .
جوری که از ذوق و استرس سرگیجه گرفتم داشتم میفتادم ولی گرفتنم .
خلاصه هممون یه کنار آسانسور نشستیم .
نامجون : ارمی ؟
ا.ت : بله !
جیمین : اسمت چیه ؟
ا.ت : اسمم ا.ته .
تهیونگ: از دیدنت خوشحالیم ا.ت .
ا.ت : همچین !
جونگ کوک: تو اولین ارمی هستی که با دیدنمون جیغ نکشیدی و حمله نکردی !
ا.ت : خب یه لحظه شوکه شدم . بعدشم من آلبوم رو نیاوردم .
اعضا : 🤣🤣🤣🤣🤣🤣
ا.ت : 😁 ولی یهو جیهوپ دستمو گرفت و روش اسم خودشو نوشت . که بعدم یهو چشم تو چشم شدیم ولی بعد با صدایه آسانسور به خودمون اومدیم.
از آسانسور خارج شدیم من از پسرا خدافظی کردم و رفتم خونه ولی حس کردم تو استینم یه چیزیه یه نگاهی کردم یه کاغذ بود بازش کردم .
یه شماره بود زیرش نوشته بود .
لطفا زنگ بزن منم جیهوپم .
سکته زدم رفتم زنگ زدم بعد چند بوق جواب داد .
هوپی : سلام ا.ت
ا.ت : سلام جیهوپ کارم داشتی؟
هوپی : فردا وقتت آزاده؟
ا.ت : ام آره چطور ؟
هوپی : فردا میشه بیای به این آدرسی که برات میفرستم ؟
ا.ت : آره حتما .
هوپی قطع کرد منم انقد از خوشحالی جیغ زدم که صدام گرفت و گلو درد شدم 😐
خلاصه شب زود خوابیدم تا زود پاشم .
* پرش زمانی به صبح *
ا.ت : صبح پاشدم رفتم یه دوش گرفتم و اومدم یه هودی بنفش و یه شلوار بگ مشکی پام کردم و موهامو بالا بستم و یه آرایش ملایم کردم و راه افتادم.
* چند مین بعد *
ا.ت : رسیدم وارد شدم پسرا اونجا بودن سلام کردم و نشستم.
خب چیشده ؟
نامجون : ما میخواییم تو میکاپر هوپی بشی !
ا.ت : چیی ؟ من ؟
نامجون : آره.
ا.ت : خب باشه .
بعد کلی صحبت با پسرا برگشتم خونه و از خوشحالی بیهوش شدم .😐
[ ۱ ماه بعد ]
راوی : ۱ ماه گذشت و ا.ت میکاپر هوپی بود جیهوپ یه حسایی به ا.ت داشت و به ا.ت اعتراف کرد و ا.تم قبول کردو به خوبی و خوشی زندگی کردن .
♡♡♡
۳.۳k
۳۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.