خون آشام من🖤🍷
خون آشام من🖤🍷
پارت ۱۳
ویو بورا
داخل ون بودیم من و ات و تهیونگ پیش هم بودیم من وسطشون بودم ات خوابش برده بود سرشو گذاشت روی شونم سرشو صاف کردم و به تهیونگ گفتم که جامو باهام عوض کنه حیحیح
تهیونگ:نه
بورا:چرا
تهیونگ:دلم میخواد
بورا:من یدونه داداش ندارم که🥺(داره خودشو لوس میکنه)
تهیونگ:اوفففف باش
تهیونگ جاشو با من عوض کرد
تهیونگ ویو
بورا حیف که خواهرمی به ات نگاه کردم که دیدم خوابه بعد چند دقیقه حس کردم چیزی روی شونه هام هس دیدم ات سرشو گذاشته روی شونه هام میخواستم سرشو صاف کنم که بورا نذاشت
بورا:ته ته نگا چقد کیوت خوابیده بیدارش نکن
تهیونگ :اخه.....
بورا:به خاطر من🥺
تهیونگ: به خاطر تو حالا کی میخوای جبران کنی
بورا:داداش گلم دیگه خیلی بهت رو دادم نه؟؟
تهیونگ:😂😂
بورا:حرف نزن عشقم بیدار میشه
تهیونگ:الان این عشقته😂😂 چه عشق....
بورا:عشق چی خب بگو دیگه چییی
تهیونگ:هیچی
تهیونگ ویو
دیگه تقریبا رسیده بودیم هنوز عشق بورا (داره مسخره میکنه) که روی شونه ی من خوابیده بود بیدار نشده چند بار صداش زدم
تهیونگ:ات ات اتتتتتتتتت
ات:هااااا
تهیونگ:پاشو رسیدیم
ات:باش
بعد چند ثانیه
ات:وایستا من چرا سرم روی شونه ی تو بود
تهیونگ :فکنم من باید این سوالو بپرسم وقتی خواب بودی سرتو گذاشتی روی شونه ام
ات:اها م... معذرت میخوام
تهیونگ تو ذهنش چرا همینجوری بهم خیره شده
ات:نمیری
بورا ویو
ات و تهیونگ دیگه مثل قبل زیاد باهم بحث نمیکنن الان ات از تهیونگ معذرت خواهی کرد ات که به هیچکس به غیر از دوستاش رو نمیده خیلی برام عجیب بود تصمیم گرفتم که به دخترا هم بگم تا باهم رل بزنن وای خیلی خوب میشه اگه بشه
شرطا
لایک:۱۵
کامنت:15
اگه شرطا کامل نشه نمیزارم😟😖
پارت ۱۳
ویو بورا
داخل ون بودیم من و ات و تهیونگ پیش هم بودیم من وسطشون بودم ات خوابش برده بود سرشو گذاشت روی شونم سرشو صاف کردم و به تهیونگ گفتم که جامو باهام عوض کنه حیحیح
تهیونگ:نه
بورا:چرا
تهیونگ:دلم میخواد
بورا:من یدونه داداش ندارم که🥺(داره خودشو لوس میکنه)
تهیونگ:اوفففف باش
تهیونگ جاشو با من عوض کرد
تهیونگ ویو
بورا حیف که خواهرمی به ات نگاه کردم که دیدم خوابه بعد چند دقیقه حس کردم چیزی روی شونه هام هس دیدم ات سرشو گذاشته روی شونه هام میخواستم سرشو صاف کنم که بورا نذاشت
بورا:ته ته نگا چقد کیوت خوابیده بیدارش نکن
تهیونگ :اخه.....
بورا:به خاطر من🥺
تهیونگ: به خاطر تو حالا کی میخوای جبران کنی
بورا:داداش گلم دیگه خیلی بهت رو دادم نه؟؟
تهیونگ:😂😂
بورا:حرف نزن عشقم بیدار میشه
تهیونگ:الان این عشقته😂😂 چه عشق....
بورا:عشق چی خب بگو دیگه چییی
تهیونگ:هیچی
تهیونگ ویو
دیگه تقریبا رسیده بودیم هنوز عشق بورا (داره مسخره میکنه) که روی شونه ی من خوابیده بود بیدار نشده چند بار صداش زدم
تهیونگ:ات ات اتتتتتتتتت
ات:هااااا
تهیونگ:پاشو رسیدیم
ات:باش
بعد چند ثانیه
ات:وایستا من چرا سرم روی شونه ی تو بود
تهیونگ :فکنم من باید این سوالو بپرسم وقتی خواب بودی سرتو گذاشتی روی شونه ام
ات:اها م... معذرت میخوام
تهیونگ تو ذهنش چرا همینجوری بهم خیره شده
ات:نمیری
بورا ویو
ات و تهیونگ دیگه مثل قبل زیاد باهم بحث نمیکنن الان ات از تهیونگ معذرت خواهی کرد ات که به هیچکس به غیر از دوستاش رو نمیده خیلی برام عجیب بود تصمیم گرفتم که به دخترا هم بگم تا باهم رل بزنن وای خیلی خوب میشه اگه بشه
شرطا
لایک:۱۵
کامنت:15
اگه شرطا کامل نشه نمیزارم😟😖
۵.۷k
۱۶ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.