موضوع انشا: نامه ای به خدا
موضوع انشا: نامه ای به خدا
کودکی این انشا را برای معلم کلاس سومش که از انها خواسته بود خدا را توصیف کنند نوشته بود:
من خدا را خیلی دوست دارم.یکی از کارهای مهم خدا ساختن آدم هاست.او انها را می سازد تا به جای انهایی که میمیرند بگذارد تا به اندازه کافی ادم باشد تا از پس کارهای زمین بر بیایند.
او آدم بزرگ نمی سازد.فقط بچه می سازد.فکر کنم چون بچه ها کوچکترند و ساختنشان آسانتر است.و این طوری او مجبور نیست وقت با ارزشش را تلف کند تا به انها راه رفتن و حرف زدن یاد بدهد.و می تواند این کار را به عهده پدر و مادر ها بگذارد.و فکر کنم تا حالا هم خوب جواب داده است.
دومین کار مهم خدا گوش دادن به دعا هاست.و این کار خیلی وقت زیادی می بره چون بعضی از مردم حتی غیر از وقت گرفتاری و مشکل هم دعا می کنند.مثل پدر بزرگ و مادر بزرگ من.انها حتی بعد از خوردن غذا هم دعا می کنند.البته غیر از عصرانه ها.
خدا اصلا وقت ندارد که به رادیو گوش دهد یا تلویزیون تماشا کند.چون خدا همه چیز را می شنود باید خیلی صدا توی گوشش باشدمگر اینکه یه فکری واسه کم کردن صداشون کرده باشه.مثل من که هر قت که صدای دعا کردن مامان و بابا اذیتم میکنه دستام رو میذارم رو گوشم.اخه اونا خیلی بلندبلند دعا میکنن.ومامان میگه که:خدایا یه کاری بکن که چشمام دیگه تو چشمای این آشغال نیفته.بابام هم میگه ایشالا چشات از کاسه در بیاد.
فکر کنم مامان از زیاد بودن اشغالا تو خونه ناراحته.اما هنوز نفهمیدم منظور بابا چیه...آخه چشمای مامانم که سر جاشه و تو کاسه نیست.ولی مامان و بابا باید بدونن که:
چونکه خدا همه چیز را می شنود و همه چیز را می بیند و همه جا هست باعث میشه که خیلی مشغول باشه.پس شما نباید برید و وقتش رو با خواستن چیز هایی که اصلا مهم نیستن بگیرید یا برید سراغ پدر و مادرها و ازشون چیزهایی رو بخواید که گفتن نمی تونیم داشته باشیم...
کودکی این انشا را برای معلم کلاس سومش که از انها خواسته بود خدا را توصیف کنند نوشته بود:
من خدا را خیلی دوست دارم.یکی از کارهای مهم خدا ساختن آدم هاست.او انها را می سازد تا به جای انهایی که میمیرند بگذارد تا به اندازه کافی ادم باشد تا از پس کارهای زمین بر بیایند.
او آدم بزرگ نمی سازد.فقط بچه می سازد.فکر کنم چون بچه ها کوچکترند و ساختنشان آسانتر است.و این طوری او مجبور نیست وقت با ارزشش را تلف کند تا به انها راه رفتن و حرف زدن یاد بدهد.و می تواند این کار را به عهده پدر و مادر ها بگذارد.و فکر کنم تا حالا هم خوب جواب داده است.
دومین کار مهم خدا گوش دادن به دعا هاست.و این کار خیلی وقت زیادی می بره چون بعضی از مردم حتی غیر از وقت گرفتاری و مشکل هم دعا می کنند.مثل پدر بزرگ و مادر بزرگ من.انها حتی بعد از خوردن غذا هم دعا می کنند.البته غیر از عصرانه ها.
خدا اصلا وقت ندارد که به رادیو گوش دهد یا تلویزیون تماشا کند.چون خدا همه چیز را می شنود باید خیلی صدا توی گوشش باشدمگر اینکه یه فکری واسه کم کردن صداشون کرده باشه.مثل من که هر قت که صدای دعا کردن مامان و بابا اذیتم میکنه دستام رو میذارم رو گوشم.اخه اونا خیلی بلندبلند دعا میکنن.ومامان میگه که:خدایا یه کاری بکن که چشمام دیگه تو چشمای این آشغال نیفته.بابام هم میگه ایشالا چشات از کاسه در بیاد.
فکر کنم مامان از زیاد بودن اشغالا تو خونه ناراحته.اما هنوز نفهمیدم منظور بابا چیه...آخه چشمای مامانم که سر جاشه و تو کاسه نیست.ولی مامان و بابا باید بدونن که:
چونکه خدا همه چیز را می شنود و همه چیز را می بیند و همه جا هست باعث میشه که خیلی مشغول باشه.پس شما نباید برید و وقتش رو با خواستن چیز هایی که اصلا مهم نیستن بگیرید یا برید سراغ پدر و مادرها و ازشون چیزهایی رو بخواید که گفتن نمی تونیم داشته باشیم...
۳.۹k
۰۸ فروردین ۱۳۹۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.