دل من گریان است
دل من گریان است
همچو باران که زَنَد بر سر شهر
آه این رخوت و این سستی چیست
که به ژرفای دلم راه گشود؟
ای صدای خوش نوای باران
بر سر خاک به روی هر بام !
بهر این دل که به حزن است عجین
ای ترانه، ای صدای باران !
این دل غمزده پر آشوب
بی سبب میگرید
راستی حرف جفاکاری نیست
آه این سوگ بود بیبنیاد؟
بد ترین درد دل من این است
که نمی دانم هیچ
خالی از عشق بدور از کینه
دلم اینگونه ز غم آکنده است !
✍🏼📚
پل ورلن
ترجمه از محمد زیار
ᬼ🥀 شعرهای باران زده🥀ᬼ
همچو باران که زَنَد بر سر شهر
آه این رخوت و این سستی چیست
که به ژرفای دلم راه گشود؟
ای صدای خوش نوای باران
بر سر خاک به روی هر بام !
بهر این دل که به حزن است عجین
ای ترانه، ای صدای باران !
این دل غمزده پر آشوب
بی سبب میگرید
راستی حرف جفاکاری نیست
آه این سوگ بود بیبنیاد؟
بد ترین درد دل من این است
که نمی دانم هیچ
خالی از عشق بدور از کینه
دلم اینگونه ز غم آکنده است !
✍🏼📚
پل ورلن
ترجمه از محمد زیار
ᬼ🥀 شعرهای باران زده🥀ᬼ
۸.۰k
۲۵ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.