فیک ۸

از زبان ا.ت

اینجا داخل عمارت یه اتاق خالی هست که من هر روز داخل این اتاق هستم هیچکس تو این اتاق نمیاد داشتم با گوشی کار میکردم که از پشت صدا شنیدم که گفت

خدمتکار = خانوم بیاین شام

_ الان میام

خدمتکار رفت من رفتم لباسمو عوض کردم موهامو شونه کردم رفتم پایین دیدم جونگ کوک نشسته منتظر من تا شام بخوریم

_سلام

+سلام خوبی

_اره خوبم

_تو چی

+ منم خوبم

+ ا.ت می خواستم راستش

+ هیچی

_بگو(با نیشخند)

+باشه من بهت علاقه دارم (خجالت)

_راستش منم

+واقعا

_اره

بعدشم خوردیم

از زبان نویسنده

بچه ها من امتحان دارم برای همین فعالیت هم کمه باید درس بخونم تابستون براتون یه عالمه میزارم هر موقع وقت اضافه داشتم قول میدم واست تون دوتا پارت جدید بزارم 🤣