پارت۱۷
-هیششش نترس کاریت ندارم فقط میخوام یه چند روزی مهمونت باشم همین
-تو تو ت ت ت ووو همونن
-اره من همونم گفتم که آدم باشی کاریت ندارم حالا هم سوار آسانسور شو بریم بالا
-چ چیی چیمیگیی بیا برو بیرون بابا
-ببین من زیرو بم تو رو دارم همه چیو میدونم
-ببین مرتیکه قاتل یه کاری نکن یه کاری کنم هر کاری کنی نتونی کاری کنیا برو بیرون حوصله درد سر ندارم
-اگه جون مادرت برات مهمه پس بهتره به حرف من گوش کنی اگر نه برات بد میشه حالا هم بدون حرف سوار شو
-خیل خب خیل خب
-افرین
سوار آسانسور شدم مث بید میلرزیدم ترسیده بودم خب درسته آدم کله شقیم ولی نه برای یه قاتل
وارد خونم شدیم که رو مبل لش کرد
-کجا میخوابی
-اول شام درست کن گشنمه بعد تصمیم میگیریم
-ببین من نوکرت نیستما تو برای یه شب همخونه منی همین فردا تو خونم باشی به پلیس خبر میدم
-ببین جوجه توعه نیم وجبی نمیتونی زیادی گوه بخوری خب؟
-درست صحبت کن باهام همین امشب اینجایی
-برو برام غذا درست کن گشنمه
-اه باشه نمیری
-زود منتظرم
-خدایا باورم نمیشه یه قاتلو راه دادم تو خونم
-درست کردی؟
-ارهعع
-بیا کوفت کن
-بیین هیچ کس جرعت نکرده با من اینجوری حرف بزنه پس درست رفتار کن هرکی باهام بدرفتاری کرد الان گوشی قبرستونه کاری نکن تو رو هم بفرستم اونجا
-ببین من فردا جلسه دارم دیر برسم سر یه بیگناه میره بالای دار خب؟۶ماهه دارم روش تمرکز میکنم بزار بخوابم فردا سرحال برم دادگاه
-برو
-شب بخیر
رفتم داخل اتاق خواب و درو قفل کردم و با استرس تمام خوابیدم
صبح که بیدار شدم اول فک کردم خواب دیدم تا اینکه رفتم سمت در و متوجه شدم که من دیشب قفل کردم و این یعنی قاتله اون بیرون خوابه
با سلام صلوات در اتاقو باز کردم دیدم رو کاناپه خوابه
-تو تو ت ت ت ووو همونن
-اره من همونم گفتم که آدم باشی کاریت ندارم حالا هم سوار آسانسور شو بریم بالا
-چ چیی چیمیگیی بیا برو بیرون بابا
-ببین من زیرو بم تو رو دارم همه چیو میدونم
-ببین مرتیکه قاتل یه کاری نکن یه کاری کنم هر کاری کنی نتونی کاری کنیا برو بیرون حوصله درد سر ندارم
-اگه جون مادرت برات مهمه پس بهتره به حرف من گوش کنی اگر نه برات بد میشه حالا هم بدون حرف سوار شو
-خیل خب خیل خب
-افرین
سوار آسانسور شدم مث بید میلرزیدم ترسیده بودم خب درسته آدم کله شقیم ولی نه برای یه قاتل
وارد خونم شدیم که رو مبل لش کرد
-کجا میخوابی
-اول شام درست کن گشنمه بعد تصمیم میگیریم
-ببین من نوکرت نیستما تو برای یه شب همخونه منی همین فردا تو خونم باشی به پلیس خبر میدم
-ببین جوجه توعه نیم وجبی نمیتونی زیادی گوه بخوری خب؟
-درست صحبت کن باهام همین امشب اینجایی
-برو برام غذا درست کن گشنمه
-اه باشه نمیری
-زود منتظرم
-خدایا باورم نمیشه یه قاتلو راه دادم تو خونم
-درست کردی؟
-ارهعع
-بیا کوفت کن
-بیین هیچ کس جرعت نکرده با من اینجوری حرف بزنه پس درست رفتار کن هرکی باهام بدرفتاری کرد الان گوشی قبرستونه کاری نکن تو رو هم بفرستم اونجا
-ببین من فردا جلسه دارم دیر برسم سر یه بیگناه میره بالای دار خب؟۶ماهه دارم روش تمرکز میکنم بزار بخوابم فردا سرحال برم دادگاه
-برو
-شب بخیر
رفتم داخل اتاق خواب و درو قفل کردم و با استرس تمام خوابیدم
صبح که بیدار شدم اول فک کردم خواب دیدم تا اینکه رفتم سمت در و متوجه شدم که من دیشب قفل کردم و این یعنی قاتله اون بیرون خوابه
با سلام صلوات در اتاقو باز کردم دیدم رو کاناپه خوابه
۴.۸k
۰۲ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.