فیک بیمار دیوونه فصل ۲
پارت ۵
آخر هفته**
ا.ت: واییی تهیونگ اگ دادگاه جیهو رو داد ب باباش چیکا کنم اخه
تهیونگ نگران نباش درست میشه
ا.ت: خیلی احساس بدی دارم
جیهوپ: بایدم داشته باشی ... بلخره بعد از چن سال ی بچه رو از پدر واقیش جدا کردی
ا.ت: من اگ جدا کردم خوب کاری کردم... لیاقت پدر شدن نداشتی و نخاهی داشت!
جیهوپ: بریم تو ببینم کی لیاقت داره و کی نداره..😏
.....
قاضی: خب طبق دادگاع ولایت بچه به پدر داده میشه چن سال بچه بدون پدر مونده جریمه خانم کیم *** مبلغ به آقای جانگ و گرفتن ولایت بچه از خانم کیم!!
***
تهیونگ: ا.ت بسه ... خودتو داغون کردی
ا.ت: تهیونگ ... م..ن بدون..پسرم نمیتونم اونم بدون من نمیتونهخههه🥺😭
تهیونگ: اوووف ... لعنتی اگ اون بچه بدون تو نمیتونست که با پدرش نمیرفت کره میموند پیش تووو چرا نمیفهمیی(باداد)
ا.ت: سرر من داد نزن... اگ نمیخای باش اصلا همتون برین ب درککک ( ا.ت از ماشین میخاست پیاده شه*)
تهیونگ: کجااا؟!(عربده)
ا.ت: ولم کن... نمیخام دیگ کنارت باشم
تهیونگ : بشین سر جات اعصبانیم نکن
ا.ت: میخام برم پیش بچمم🥺
تهیونگ: هه.. میخای بری پیش بچت یاا اکست که ولت کردد؟؟ یادت رفته تو چ شرایطی بودی لعنتی شما دخترا چرا کسی که واس شما پرپر میزنه رو نمیبین کسی که ب شما صدمه میزنه و هر بلایی که دلش میخاد سرت میاره رو دوست دارین یعنی انقدر سخته دوست داشتن کسی که دوستون دارهههه(با داد)
ا.ت: دیگ هیچکس رو نمیخام میخام برای همیشه برم ولم کن
تهیونگ: تو هیچ جاییی نمیرییی(داد)
ا.ت: ولم کن
تهیونگ: *سیلی محکم به ا.ت میزنه که از دماغش خون میاد* گفتممم بتمرگگ سر جاتت
ا.ت:هق😭 ت..تو ب.. بمن ..سیلی زدی 😭😭 از همتون متنفرممممم
تهیونگ: *ی سیلی دیگه میزنه*(خوب کردی دستت درد نکنه😐😂)گفتم خفه شو و گرنه خودم خفت میکنم... هرر چقدر بات راه اومد گوش نکردی و بهم محل ندادی حالا تو باید با این تهیونگی که بخاطر اون اکس لعنتیت ساختی کنار بیایی
ا.ت: هقق😭.. من زندانیت نیستم که بهم دستور میدیی😭😭
تهیونگ: تو زندانی نیستی .. تو زن منی و وظیفت اینه
ا.ت: گمشو😭😭
تهیونگ: ببند
(تهیونگ ، ا.ت رو میبره کانادا تا از جیهوپ و بچش رو فراموش و راحت زندگی کنن و خانواده خودشونو تشکیل بدن اما جیهوپ خبری نداره!!..
آخر هفته**
ا.ت: واییی تهیونگ اگ دادگاه جیهو رو داد ب باباش چیکا کنم اخه
تهیونگ نگران نباش درست میشه
ا.ت: خیلی احساس بدی دارم
جیهوپ: بایدم داشته باشی ... بلخره بعد از چن سال ی بچه رو از پدر واقیش جدا کردی
ا.ت: من اگ جدا کردم خوب کاری کردم... لیاقت پدر شدن نداشتی و نخاهی داشت!
جیهوپ: بریم تو ببینم کی لیاقت داره و کی نداره..😏
.....
قاضی: خب طبق دادگاع ولایت بچه به پدر داده میشه چن سال بچه بدون پدر مونده جریمه خانم کیم *** مبلغ به آقای جانگ و گرفتن ولایت بچه از خانم کیم!!
***
تهیونگ: ا.ت بسه ... خودتو داغون کردی
ا.ت: تهیونگ ... م..ن بدون..پسرم نمیتونم اونم بدون من نمیتونهخههه🥺😭
تهیونگ: اوووف ... لعنتی اگ اون بچه بدون تو نمیتونست که با پدرش نمیرفت کره میموند پیش تووو چرا نمیفهمیی(باداد)
ا.ت: سرر من داد نزن... اگ نمیخای باش اصلا همتون برین ب درککک ( ا.ت از ماشین میخاست پیاده شه*)
تهیونگ: کجااا؟!(عربده)
ا.ت: ولم کن... نمیخام دیگ کنارت باشم
تهیونگ : بشین سر جات اعصبانیم نکن
ا.ت: میخام برم پیش بچمم🥺
تهیونگ: هه.. میخای بری پیش بچت یاا اکست که ولت کردد؟؟ یادت رفته تو چ شرایطی بودی لعنتی شما دخترا چرا کسی که واس شما پرپر میزنه رو نمیبین کسی که ب شما صدمه میزنه و هر بلایی که دلش میخاد سرت میاره رو دوست دارین یعنی انقدر سخته دوست داشتن کسی که دوستون دارهههه(با داد)
ا.ت: دیگ هیچکس رو نمیخام میخام برای همیشه برم ولم کن
تهیونگ: تو هیچ جاییی نمیرییی(داد)
ا.ت: ولم کن
تهیونگ: *سیلی محکم به ا.ت میزنه که از دماغش خون میاد* گفتممم بتمرگگ سر جاتت
ا.ت:هق😭 ت..تو ب.. بمن ..سیلی زدی 😭😭 از همتون متنفرممممم
تهیونگ: *ی سیلی دیگه میزنه*(خوب کردی دستت درد نکنه😐😂)گفتم خفه شو و گرنه خودم خفت میکنم... هرر چقدر بات راه اومد گوش نکردی و بهم محل ندادی حالا تو باید با این تهیونگی که بخاطر اون اکس لعنتیت ساختی کنار بیایی
ا.ت: هقق😭.. من زندانیت نیستم که بهم دستور میدیی😭😭
تهیونگ: تو زندانی نیستی .. تو زن منی و وظیفت اینه
ا.ت: گمشو😭😭
تهیونگ: ببند
(تهیونگ ، ا.ت رو میبره کانادا تا از جیهوپ و بچش رو فراموش و راحت زندگی کنن و خانواده خودشونو تشکیل بدن اما جیهوپ خبری نداره!!..
۳۴.۶k
۲۵ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.