سلاح سرد(پارت9)
+جیمین ویو+
از وقتی اون دختر دیدم محوش شدم ...جیمین شی چرا اینجوری شدی تا وقتی میبینیش قلبت تند تند میزنه هیی تو اینجوری نبودی تو همون ادمی هستی که از وقتی مامات ولت کرد تصمیم گرفتی عاشق هیچ دختری نشی.......وقتی اون اتفاق توی عمارت افتاد باعث شد تا خون جلو چشمم بگیره اما یونگی جلومو گرفت و نذاشت برم که دیدم یه دختر حسابشو رسید قطعا باهاش یه ارتباطی داره وقتی رفتن حیاط سریع رفتم دنبالشون که دیدم بهش میگه جینهو فمیدم اسم دختره جینهوعه ولی اسم خودش چیه؟پس تصمیم گرفتم راجب باندشون تحقیق کنم پس از جین کمک گرفتم ....ساعت تقریبا نزدیک به 3صبح بود و ساعت1رفته بودیم خونه رفتم سمت اتاق جین و اروم در زدم
تق تق تق
جین:بله؟؟
جیمین:منم میشه بیام داخل؟
جین:اوهوم بیا
رفتم داخل کلی کامپیوتر و دم و دستگاه داخل بود واقعا کارش سخت بود
جیمین:چیکار میکنی ؟هنو نخوابیدی!
جین:اره یه پرونده بود باید راجبش تحقیق کنم دارم رو اون کار میکنم....
جیمین:.......جین
جین:هومم
جیمین:یه کاری برام میکنی؟
جین:یاا چه کاری؟؟!!
جیمین:میخوام راجب یه باند مافیا برام تحقیق کنی
جین:چه باندی کیه رییسش؟؟
جیمین:همون دخترا که امشب تو عمارت دیدیم که یارو رو زد کشت باند اونا میشه؟؟
جین:اهاااا اونارو میگی!!!!!اره میتونم ولی میخوای چیکار؟؟؟؟
جیمین:میخوام راجبشون بدونم ...
جین:اوکیه فقط اسم یکی دونفرشون بگو
جیمین:فقط اسم اون دختره رو میدونم..
جین:کدوم؟؟؟؟
جیمین:همونی که یارو رو کشت....
جین:خب بگو...
جیمین:جینهو همین فقط میدونم
جین:اوکیه فقط چند دقیقه وایستا تا کار این تموم شه بعدش کارتو راه میندازم..
جیمین:اوکی ممنون:))
جین به ارش رسید تند تند با صفحه کیبورد کار میکرد و یه عالمه نوشته رو کل دستگاه ها میومد کلی عکس و پرونده شوکه بودم اولین باری بود که جین میذاشت تو اتاق بمونم!!!!!!!!!
جین:خب اینم از این و تمام
یهو یه دکمه زد و همه صفحه ها بسته شد
جین:خب بریم سراغ کار شما گفتی اسمش چی بود؟؟
جیمین:عاا جینهو...
بعد از نیم ساعت اطاعات باندشون دراورد
جین:خب خوب گوش کن...7نفرن همشونم دخترن..رییسشون اسمش مینهوعه..چویی مینهو
جیمین:خب؟!!
جین:هرکدومشون یه مسئولیتی داره تو باند....چویی کیهیون مشاور رییس هست کیم مینیمن هکر کیم ریونهو تک تیر انداز کیم کیمین معامله گر کیم سومی رانندشونه و در اخر چویی جینهو قاتل باند
جیمین:عاا خب تو میتونی عکساشون گیر بیاری؟؟
جین:هومم اینارو میگی
یه دکمه زد و چهره هاشون امد تا چهرشو دیدم شناختمش
جیمین:این این کیه
انگشتمو سمت عکس گرفتم چندتا دکمه رو کیبوردش زد و اطلاعاتش امد بالا
(صفحه نمایش گر کامپیوتر)
اطلاعات..نام:کیم کیمین
شغل:مافیا
مسئولیت:معامله گر
سن:26 و......
^ذهن جیمین^
اره خودشه تونستم اطلاعاتش بدست بیارم
جین:جیمین الو کجایی جیمین؟؟؟
جیمین:ععااا بله بله!
جین:خب دیگه چی همین میخواستی؟
جیمین:از گذشتشون چیزی میتونی پید کنی؟؟
جین:نه هیچی راجب گذشته هیچکدومشون نزده و اینکه این باند جزو خطرناک ترین باندهای مافیاست یعنی به هیچکس رحم نمیکنه و شوخی نداره اصلا!!!!!!!!!باورم نمیشه 7تا دختر خطرناک!!
جیمین:اوکی مرسی برم بخوابم
جین:بای
از اتاقش امدم بیرون رفتم اتاقم و خوابیدم ......
*کیمین ویو*
از وقتی جینهو گوشیشو خاموش کرده بالای صد دفعه همه بهش زنگ زدیم ولی ...خب خاموش بود نمیدونستیم کجاست ساعت4صبح بود و چشمام داشت خسته میشد رفتم تو اتاقم و رو تخت دراز کشیدم که نفهمیدم کی خوابم برد....
پایان پارت9
اسلاید2اتاق جین
اسلاید 3اتاق جیمین
از وقتی اون دختر دیدم محوش شدم ...جیمین شی چرا اینجوری شدی تا وقتی میبینیش قلبت تند تند میزنه هیی تو اینجوری نبودی تو همون ادمی هستی که از وقتی مامات ولت کرد تصمیم گرفتی عاشق هیچ دختری نشی.......وقتی اون اتفاق توی عمارت افتاد باعث شد تا خون جلو چشمم بگیره اما یونگی جلومو گرفت و نذاشت برم که دیدم یه دختر حسابشو رسید قطعا باهاش یه ارتباطی داره وقتی رفتن حیاط سریع رفتم دنبالشون که دیدم بهش میگه جینهو فمیدم اسم دختره جینهوعه ولی اسم خودش چیه؟پس تصمیم گرفتم راجب باندشون تحقیق کنم پس از جین کمک گرفتم ....ساعت تقریبا نزدیک به 3صبح بود و ساعت1رفته بودیم خونه رفتم سمت اتاق جین و اروم در زدم
تق تق تق
جین:بله؟؟
جیمین:منم میشه بیام داخل؟
جین:اوهوم بیا
رفتم داخل کلی کامپیوتر و دم و دستگاه داخل بود واقعا کارش سخت بود
جیمین:چیکار میکنی ؟هنو نخوابیدی!
جین:اره یه پرونده بود باید راجبش تحقیق کنم دارم رو اون کار میکنم....
جیمین:.......جین
جین:هومم
جیمین:یه کاری برام میکنی؟
جین:یاا چه کاری؟؟!!
جیمین:میخوام راجب یه باند مافیا برام تحقیق کنی
جین:چه باندی کیه رییسش؟؟
جیمین:همون دخترا که امشب تو عمارت دیدیم که یارو رو زد کشت باند اونا میشه؟؟
جین:اهاااا اونارو میگی!!!!!اره میتونم ولی میخوای چیکار؟؟؟؟
جیمین:میخوام راجبشون بدونم ...
جین:اوکیه فقط اسم یکی دونفرشون بگو
جیمین:فقط اسم اون دختره رو میدونم..
جین:کدوم؟؟؟؟
جیمین:همونی که یارو رو کشت....
جین:خب بگو...
جیمین:جینهو همین فقط میدونم
جین:اوکیه فقط چند دقیقه وایستا تا کار این تموم شه بعدش کارتو راه میندازم..
جیمین:اوکی ممنون:))
جین به ارش رسید تند تند با صفحه کیبورد کار میکرد و یه عالمه نوشته رو کل دستگاه ها میومد کلی عکس و پرونده شوکه بودم اولین باری بود که جین میذاشت تو اتاق بمونم!!!!!!!!!
جین:خب اینم از این و تمام
یهو یه دکمه زد و همه صفحه ها بسته شد
جین:خب بریم سراغ کار شما گفتی اسمش چی بود؟؟
جیمین:عاا جینهو...
بعد از نیم ساعت اطاعات باندشون دراورد
جین:خب خوب گوش کن...7نفرن همشونم دخترن..رییسشون اسمش مینهوعه..چویی مینهو
جیمین:خب؟!!
جین:هرکدومشون یه مسئولیتی داره تو باند....چویی کیهیون مشاور رییس هست کیم مینیمن هکر کیم ریونهو تک تیر انداز کیم کیمین معامله گر کیم سومی رانندشونه و در اخر چویی جینهو قاتل باند
جیمین:عاا خب تو میتونی عکساشون گیر بیاری؟؟
جین:هومم اینارو میگی
یه دکمه زد و چهره هاشون امد تا چهرشو دیدم شناختمش
جیمین:این این کیه
انگشتمو سمت عکس گرفتم چندتا دکمه رو کیبوردش زد و اطلاعاتش امد بالا
(صفحه نمایش گر کامپیوتر)
اطلاعات..نام:کیم کیمین
شغل:مافیا
مسئولیت:معامله گر
سن:26 و......
^ذهن جیمین^
اره خودشه تونستم اطلاعاتش بدست بیارم
جین:جیمین الو کجایی جیمین؟؟؟
جیمین:ععااا بله بله!
جین:خب دیگه چی همین میخواستی؟
جیمین:از گذشتشون چیزی میتونی پید کنی؟؟
جین:نه هیچی راجب گذشته هیچکدومشون نزده و اینکه این باند جزو خطرناک ترین باندهای مافیاست یعنی به هیچکس رحم نمیکنه و شوخی نداره اصلا!!!!!!!!!باورم نمیشه 7تا دختر خطرناک!!
جیمین:اوکی مرسی برم بخوابم
جین:بای
از اتاقش امدم بیرون رفتم اتاقم و خوابیدم ......
*کیمین ویو*
از وقتی جینهو گوشیشو خاموش کرده بالای صد دفعه همه بهش زنگ زدیم ولی ...خب خاموش بود نمیدونستیم کجاست ساعت4صبح بود و چشمام داشت خسته میشد رفتم تو اتاقم و رو تخت دراز کشیدم که نفهمیدم کی خوابم برد....
پایان پارت9
اسلاید2اتاق جین
اسلاید 3اتاق جیمین
۱۲.۴k
۱۰ اسفند ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.