پسرعموی مغرورم

پسرعموی مغرورم
Part15
@ببینم توکه مدرک نداری که داری میگی من به ددیم خیانت کردم
+چرا دارم
فیلم و نشونشون دادم و همون لحظه جونگ کوک دسته هانا رو کشیدو از اونجا رفتن
+اخی الان هرزهعلی می‌ره تو اتاق شکنجه
&آت تو اینو ازکجا فهمیدی؟
+اون روز که با تهیونگ واسه ی معامله رفته بودیم دیدنش که با هانسو دارن میرن تویه اتاق بار منم به بهونه ی دستشویی دنبالشون رفتم هولایه بدبخت دره اتاق و یادشون رفته بود ببندند منم ازشون فیلم گرفتم تازشم فیلم پورن از نزدیکم دیدم
&آت مطمعنی حالت خوبه؟
+تازه قراره بهترم بشه
ویوته
تو آشپزخونه
÷عشقم
&هوم
÷میگم
&بگو دیگه
÷میدونی ما الان چندشبه نداریم
&عشقم توروخدا اسرار نکن خودت میدونی که خیلی خسته میشم از صبح میرم بیمارستان االاتم۳ساعت بیشتر نیست اومدم خونه خستمه
÷عشقم توروخدا
&باشه
÷قربون بیبیم بشم من
+اووووووو
&آت تو فالگوش وایسادی
+آنا تو چقدر لوسی من اگه جای تهیونگ بودم اجازه هم حتی نمیگرفتم
÷ببین حتی اتم متوجه شد
&خجالت
+بابا خجالت نکش انگار خودم اینکارارو نکردم
صبح ویوات
بلند شدم و یه لباس ساحلی سفید که برگ های سیاه روش بود پوشیدم لباس از اول تا آخرش دکمه داشت یه کیف سیاه سفیدم برداشتم و کتونیای سفیدم و پوشیدم لباس ساحلی خیلی اندامم و نشون میداد مخصوصا سینه هامو ترقوه هامم مثل همیشه توی دید بودن یکم قربون صدقه ی خودم رفتم و از پله ها اومدم پایین آنا رفته بود بیمارستان چونکه دکتره تهیونگم پایین منتظر من بود
+سلام تهیونگی
÷سلام اتی
تو ماشین
+ته ته
÷ها
+میگم من می‌خوام بیام تو شرکت کارکنم
÷همین الآنم تو شرکتی ولی کسی نمیدونه
+میدونم هستم ولی من توی جاییکه باندت هست کارایه شرکتو انجام میدم
÷اها حالا گرفتم چرا میخوای بیای تو خود شرکت کارکنی فکر کردی من نمی‌فهمم میخوای بیای حرص هانا و کوک در بیاری
+شاید داداشی گلم

وبله داستان داره جالب میشه
شرط:لایک:۳۰ کامنت:۱۳
شرطارو برسونید دوستون دارم.