اشتباه محض پارت2

اشتباه محض پارت2

ویو ات
وقتی حرفام باکوک تموم شد رفتم خونه استراحت کردم تا ساعت 7 رفتم حاضر شدم یه ارایش ملایم کردم و دیدم گوشیم داره زنگ میخوره
ات:الو
کوک:الو ات بیا پایین
ات:اومدم

ویو کوک
بعداز اینکه ات خانم حرفاش تموم شد رفتم خونه ساعت 8 از خونه زدم بیرون که برم دنبال ات
امد پایین خیلی خوشگل شده بود

ات:سلام
کوک:سلام
ات:خوشگل شدم؟
کوک:هی
ات:بی ادب
کوک:بریم؟
ات:بریم
ویو ات
رفتیم سوار ماشین شدیم بعد10دقیقه رسیدیم خونه مین هو لیا اومد پیشم
لیا:سلام
ات:سلام
کوک:سلام
لیا:ات بیا بریم پیش بچه ها
ات:اوکی
کوک:من میرم پیش دوستم الان میام
ات:باشه فقط حرفای صبح رو یادت نره
کوک:باشه بابا(خنده)
ویوکوک
ات و لیا رفتن پیش دوستاش منم رفتم پیش مین هو

ویوات
با لیا رفتم پیش بچه که تهیونگ رو دیدم رفتم پیشش

ات:سلام تهیونگ
تهیونگ:سلام چطوری
ات:مرسی
تهیونگ:کوک کجاست؟
ات:امممم پیش دوستاش
تهیونگ:من برم بهش سلام بدم
ات:وایسا منم بیام

ویو ات
رفتم پیش تهیونگ احوال پرسی کردیم میخواست بره پیش کو‌ک که منم گفتم باهاش میام چون میخواستم برم ببینم داره چیکار میکنه با تهیونگ رفتم که با یه یکی مواجه شدم........