عاشق شدن part⁵⁴
داشت میرفت منم دستم ک ا.ت خانم ضربه زد بود و فشار دادم تا یکم خوت بیاد
لیندا:اخخخخ
تهیونگ:چیشد یهو
لیندا:ایییی دیتم. درد میکنه ،، فک کنم پانسمانش باز شده .
تهیونگ :کمک های اولیه کجاس
لیندا:اونجا*اشاره ب ی طرفی حالا
رفت آورد و پانسمان دستمو عوض کرد بعدش کم کم خوابش برد. منم با کمک. نگهبانا بردمش تو اتاقم و خوابوندمش رو تخت خودمم لباسمو عوض کردم و پیشش خوابیدم. پیرهن وونم درآورده بودم
ویو ا.ت
از تراس اومدم بیرون و رفتم پیش پسرا ولی ته نبود
ا.ت:کوک ته کجاس پس ؟؟
کوک:ب نامجون گف کجا میره
رفتم پیش نامجون
ا.ت:تهیونگ کجاس؟!
نامجون:عه چیزه. رفته لیندارو برسونه
ا.ت:آها. باش.
رفتم سمت رختکن دخترا و دیدم ک زکی از اعضای گروه لیندا داره آدرس خونرو ب ی مرده میده بعد رفتم پیش کوک
ا.ت:کوک من میرم خونه اگ ته اومد بش بگو
نامجون از اون طرف داد زد
نامجون:تهیونگ باید خونه باشه . گف از اونجا میره خونه خیلی وقته رفته*داد
ا.ت:آها باشه. خدافظ بچه ها
رفتم ی تاکسی گرفتم و رفتم خونه. ولی تهیونگ خونه نبود. زنگ زدم بهش ولی رد تماس زد. خیلی عصبی بودم یاد آدرس خونه افتادم. با خودنگفتم امکان نداره اونجا باشه ولی برای اطمینان راه افتادم سمت آدرس. بعد چند مین رسیدم. در زدم خدمتکار درو باز کرد منم رفتم داخل. رو در هر اتاقی اول اسم اعضا بود اتاق لیندارو پیدا کردم. و بدون در زدن درشو باز کردم
و.......
❤🔚🩶
لیندا:اخخخخ
تهیونگ:چیشد یهو
لیندا:ایییی دیتم. درد میکنه ،، فک کنم پانسمانش باز شده .
تهیونگ :کمک های اولیه کجاس
لیندا:اونجا*اشاره ب ی طرفی حالا
رفت آورد و پانسمان دستمو عوض کرد بعدش کم کم خوابش برد. منم با کمک. نگهبانا بردمش تو اتاقم و خوابوندمش رو تخت خودمم لباسمو عوض کردم و پیشش خوابیدم. پیرهن وونم درآورده بودم
ویو ا.ت
از تراس اومدم بیرون و رفتم پیش پسرا ولی ته نبود
ا.ت:کوک ته کجاس پس ؟؟
کوک:ب نامجون گف کجا میره
رفتم پیش نامجون
ا.ت:تهیونگ کجاس؟!
نامجون:عه چیزه. رفته لیندارو برسونه
ا.ت:آها. باش.
رفتم سمت رختکن دخترا و دیدم ک زکی از اعضای گروه لیندا داره آدرس خونرو ب ی مرده میده بعد رفتم پیش کوک
ا.ت:کوک من میرم خونه اگ ته اومد بش بگو
نامجون از اون طرف داد زد
نامجون:تهیونگ باید خونه باشه . گف از اونجا میره خونه خیلی وقته رفته*داد
ا.ت:آها باشه. خدافظ بچه ها
رفتم ی تاکسی گرفتم و رفتم خونه. ولی تهیونگ خونه نبود. زنگ زدم بهش ولی رد تماس زد. خیلی عصبی بودم یاد آدرس خونه افتادم. با خودنگفتم امکان نداره اونجا باشه ولی برای اطمینان راه افتادم سمت آدرس. بعد چند مین رسیدم. در زدم خدمتکار درو باز کرد منم رفتم داخل. رو در هر اتاقی اول اسم اعضا بود اتاق لیندارو پیدا کردم. و بدون در زدن درشو باز کردم
و.......
❤🔚🩶
۵.۵k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.