فیک بی تی اس درخواستی P¹
فیک_بی_تی_اس_درخواستی P¹
وقتی کوک با اعضا دعواش میشه و بعد از خونه میزنه بیرون و تصادف میکنه (دور از جونش)و بعد اعضا میفهمن و کلی گریه میکنن و بعد فرداش که اعضا دارن کوک رو نگاه میکنن قلبش وای میسه(خدا نکنه)ریکشن اعضا
کوک وسایلشو جم میکنه و میره
تهیونگ میبینه که خیلی وقته خبری از جونگ کوکی نیس برا همین چندبار زنگ میزنه بهش
جواب نمیده برا همین نگران میشه
میره به اعضا خبر میده و از خونه میزنن بیرون دنبال کوک ولی پیداش نمیکنن انقدر کشتن تا شب شد
شب که شد اعضا از نگرانی دور خونه میگشتن و فکر میکردن که که کجا ممکنه رفته باشه چون استدیو . خونش. باشگاهش و ... رو گشته بودن ولی پیداش نکردن
جیمین:نکنه اتفاقی براش افتاده
جین: خدانکنه ایشالا سالمه جونگ کوکو که دیدی میره یهو غیب میشه
نامجون:جیمین راست میگه جین . نه گوشیشو جواب میده نه خبری ازش هست
دارن صحبت میکنن که صدای زنگ گوشی شوگا میخوره و تا شوگا جواب میده سریع از خونه میره بیرون و به طرف بیمارستان میره
بقیه هم فهمیده بودن در مورد کوکه برا همین دنبال شوگا رفتن
وارد بیارستان میسن و میرن پیش دکتر کوک
دکتر: اقای جئون جونگ کوک درسته؟!
اعضا: بله بلههه
دکتر: ایشون با ماشین تصادف کردن و خیلی خون ازشون رفته و درصد زنده موندنشون خیلی کمه
حرف دکتر تموم نشده که تهیونگ حلش بد میشه
دکتر میگه به تهیونگ یه سرم بزنن
بقیه هم دارن گریه میکنن و اصلا حالشون خوب نیس
جیهوپ:میتونیم ببینیمش؟!
دکتر بله حتما ولی کم
اعضا وارد اتاق کوک میشن و تا جونگ کوکو میبینن هم دیگرو بغل میکنن و خیلی گریه میکنن
تهیونگ بعد از اینکه سرمش تموم شد خیلی سریع میاد تو اتاق و جونگ کوک رو رو تخت میبینه
نمیتونه راه بره
نامجون میاد و کمکش میکنه
تهیونگ دست جونگ کوکو میگیره و گریه میکنه
اعضا هم با گریه از جونگ کوک معذرت خواهی میکنن و خواهش میکنن که بلند شه
هر روز یکی پیش جونگ کوک میموند که مراقبش باشه
چند روز بعد ...
نوبت جیمین بود که از کوک مراقبت کنه کنار کوک نشت و بهش نگاه کرد
باهاش حرف میزد
ادامه دارد...)
وقتی کوک با اعضا دعواش میشه و بعد از خونه میزنه بیرون و تصادف میکنه (دور از جونش)و بعد اعضا میفهمن و کلی گریه میکنن و بعد فرداش که اعضا دارن کوک رو نگاه میکنن قلبش وای میسه(خدا نکنه)ریکشن اعضا
کوک وسایلشو جم میکنه و میره
تهیونگ میبینه که خیلی وقته خبری از جونگ کوکی نیس برا همین چندبار زنگ میزنه بهش
جواب نمیده برا همین نگران میشه
میره به اعضا خبر میده و از خونه میزنن بیرون دنبال کوک ولی پیداش نمیکنن انقدر کشتن تا شب شد
شب که شد اعضا از نگرانی دور خونه میگشتن و فکر میکردن که که کجا ممکنه رفته باشه چون استدیو . خونش. باشگاهش و ... رو گشته بودن ولی پیداش نکردن
جیمین:نکنه اتفاقی براش افتاده
جین: خدانکنه ایشالا سالمه جونگ کوکو که دیدی میره یهو غیب میشه
نامجون:جیمین راست میگه جین . نه گوشیشو جواب میده نه خبری ازش هست
دارن صحبت میکنن که صدای زنگ گوشی شوگا میخوره و تا شوگا جواب میده سریع از خونه میره بیرون و به طرف بیمارستان میره
بقیه هم فهمیده بودن در مورد کوکه برا همین دنبال شوگا رفتن
وارد بیارستان میسن و میرن پیش دکتر کوک
دکتر: اقای جئون جونگ کوک درسته؟!
اعضا: بله بلههه
دکتر: ایشون با ماشین تصادف کردن و خیلی خون ازشون رفته و درصد زنده موندنشون خیلی کمه
حرف دکتر تموم نشده که تهیونگ حلش بد میشه
دکتر میگه به تهیونگ یه سرم بزنن
بقیه هم دارن گریه میکنن و اصلا حالشون خوب نیس
جیهوپ:میتونیم ببینیمش؟!
دکتر بله حتما ولی کم
اعضا وارد اتاق کوک میشن و تا جونگ کوکو میبینن هم دیگرو بغل میکنن و خیلی گریه میکنن
تهیونگ بعد از اینکه سرمش تموم شد خیلی سریع میاد تو اتاق و جونگ کوک رو رو تخت میبینه
نمیتونه راه بره
نامجون میاد و کمکش میکنه
تهیونگ دست جونگ کوکو میگیره و گریه میکنه
اعضا هم با گریه از جونگ کوک معذرت خواهی میکنن و خواهش میکنن که بلند شه
هر روز یکی پیش جونگ کوک میموند که مراقبش باشه
چند روز بعد ...
نوبت جیمین بود که از کوک مراقبت کنه کنار کوک نشت و بهش نگاه کرد
باهاش حرف میزد
ادامه دارد...)
۱۱.۶k
۱۸ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.