P28
P28
داشت با گوشی حرف میزد رسید به ماشین و گوشیش رو قطع کرد
نشست تو ماشین و خوراکیا رو گذاشت رو پا هوسوک و ماشین رو روشن کرد
یونگی. به این دلیل وایسادم حالا هم اینا رو بخور از ظهره چیزی نخوردی
هوپی. من چیزی نمیخوام اگه
تو میخوای برات کیک باز کنم
یونگی. ببین کوچولو وقتی میگم بخور یعنی بخور من که میدونم الان حسابی گرسنه ای پس از اینا بخور تا برسیم عمارت
هوپی. من کوچولو نیستم
یونگی. هستی الانم سعی نکن منو بپیچونی خوراکیا رو بخور
هوسوک کیک از داخل پلاستیک دراورد و بازش کرد کیک رو نصف کرد نصف دیگش رو سمت یونگی گرفت
هوپی. بیا توهم کیک بخور خودتم چیزی نخوردی
یونگی. پشت فرمونم نمیشه
هوپی. دهنت رو باز کن
یونگی برگشت سمتش و برای چند ثانیه نگاهش کرد و دوباره نگاهش روداد به جاده و دهنش رو باز کرد هوسوک که تیکه کیکی که تو دستش بود رو گذاشت دهن یونگی و یونگی هم اونو خورد و هوسوک هم بعد از اینکه تیکه کیک رو دهن یونگی گذاشت خودش هم کمی از کیک رو گذاشت دهنش و اونو خورد.....
سلاممممممم من اومدم میدونم خیلی هم دیر اومدم ولی نگران نباشید فردا و پس فردا هم قراره پارت بزارم
داشت با گوشی حرف میزد رسید به ماشین و گوشیش رو قطع کرد
نشست تو ماشین و خوراکیا رو گذاشت رو پا هوسوک و ماشین رو روشن کرد
یونگی. به این دلیل وایسادم حالا هم اینا رو بخور از ظهره چیزی نخوردی
هوپی. من چیزی نمیخوام اگه
تو میخوای برات کیک باز کنم
یونگی. ببین کوچولو وقتی میگم بخور یعنی بخور من که میدونم الان حسابی گرسنه ای پس از اینا بخور تا برسیم عمارت
هوپی. من کوچولو نیستم
یونگی. هستی الانم سعی نکن منو بپیچونی خوراکیا رو بخور
هوسوک کیک از داخل پلاستیک دراورد و بازش کرد کیک رو نصف کرد نصف دیگش رو سمت یونگی گرفت
هوپی. بیا توهم کیک بخور خودتم چیزی نخوردی
یونگی. پشت فرمونم نمیشه
هوپی. دهنت رو باز کن
یونگی برگشت سمتش و برای چند ثانیه نگاهش کرد و دوباره نگاهش روداد به جاده و دهنش رو باز کرد هوسوک که تیکه کیکی که تو دستش بود رو گذاشت دهن یونگی و یونگی هم اونو خورد و هوسوک هم بعد از اینکه تیکه کیک رو دهن یونگی گذاشت خودش هم کمی از کیک رو گذاشت دهنش و اونو خورد.....
سلاممممممم من اومدم میدونم خیلی هم دیر اومدم ولی نگران نباشید فردا و پس فردا هم قراره پارت بزارم
۶۹۶
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.