دریای طوفانی/پارت۲۸
جیمین دقیقا یکسانت باهام فاصله داشت دستشو دورکمرم حلقه کرد منو بیشتر به خودش نزدیک کرد(بقیشو خیلی خوب دارید تصور میکنید پس دیگه نیازی به گفتن نیس😂😂😂😁😐😂) بااینکه باهاش سر لج بودم ولی به حرفش عمل کردم که گفته بود من از دخترای خجالتی خوشم نمیاد اگه کاری کردم اونم باید ادامشو بده چندثانیه که گذشت خیلی حس خوبی بهم داد که رزی اومد وماهم دیکه تموم کردیم
رزی: تموم شد؟؟؟خیلی تاثیر گذار بود واقعا😐😁
جیمین:برو به کارت برس
رزی:ولی ازاولش داشتم میدیدمتونا!!!
جیمین:که چی مثلا
رزی:خب به نامجون میگممممم.....!!!!
جیسو:ازت خواهش میکنم نگو
رزی:مگه دیوونم که بگم تو همینجوریشم به زور اومدی😂
جیسو:😐😐😐😐😐😐😐😐
راوی؛روز بعدش جیمین به تهیونگ زنگ زد وباهم قرارملاقات برای حرف زدن درباره ی رزی گذاشتن ملاقات برای همون روز بود اوناهم آماده شدن رفتن جایی که تهیونگ کار میکردوگفت که باید آزمایشایی بده این آزمایشا دوهفته ای طول کشید تا جوابش بیاد راستی اولین بار که رفتن رزی از تهیونگ خوشش اومد وهمچنین برعکس خلاصه باید عمل میشد رزی.... جیمین و جیسو ساعت ها برای تموم شدن عملش منتظر موندن واسترس داشتن با این حال برای دلداری همو بغل کردن
...
ادامه داره...........
شرط پارت بعدی باید۲۰۰تاییم کنید همین بای
رزی: تموم شد؟؟؟خیلی تاثیر گذار بود واقعا😐😁
جیمین:برو به کارت برس
رزی:ولی ازاولش داشتم میدیدمتونا!!!
جیمین:که چی مثلا
رزی:خب به نامجون میگممممم.....!!!!
جیسو:ازت خواهش میکنم نگو
رزی:مگه دیوونم که بگم تو همینجوریشم به زور اومدی😂
جیسو:😐😐😐😐😐😐😐😐
راوی؛روز بعدش جیمین به تهیونگ زنگ زد وباهم قرارملاقات برای حرف زدن درباره ی رزی گذاشتن ملاقات برای همون روز بود اوناهم آماده شدن رفتن جایی که تهیونگ کار میکردوگفت که باید آزمایشایی بده این آزمایشا دوهفته ای طول کشید تا جوابش بیاد راستی اولین بار که رفتن رزی از تهیونگ خوشش اومد وهمچنین برعکس خلاصه باید عمل میشد رزی.... جیمین و جیسو ساعت ها برای تموم شدن عملش منتظر موندن واسترس داشتن با این حال برای دلداری همو بغل کردن
...
ادامه داره...........
شرط پارت بعدی باید۲۰۰تاییم کنید همین بای
۸.۳k
۱۵ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.