خوابمو با ته میخوام تعریف کنم *
دیشب که حالم خوب نبودو گریم گرفت و خوابیدم یه خواب دیدم که واقعا حالمو خوب کرد:)
خواب دیدم که ته اومده خونمون و یونتان هم با خودش اورده
بعد با خانوادم حرف میزنه و منم دیدم بهم اهمیت نمیده قهر کردم
بعد رفتم تو اتاقم
اومد تو اتاق و صورتشو نزدیک صورتم کرد
بعدش گف:من خیلی دوست دارم باهات کیس برم ولی یونتان حسودیش میشه
بعدش
لبمو بوس کرد و رف
فرداش شد اون میخواست بره در گوشش گفتم:چون تو تنها عضو بی تی اس هستی که از نزدیک دیدم و نمیتونم کنسرت بیام باهام یه کیس برو بعد برو
و یه لبخند زد
و همون لحظه ننم منو از خواب بیدار کرد😢
خواب دیدم که ته اومده خونمون و یونتان هم با خودش اورده
بعد با خانوادم حرف میزنه و منم دیدم بهم اهمیت نمیده قهر کردم
بعد رفتم تو اتاقم
اومد تو اتاق و صورتشو نزدیک صورتم کرد
بعدش گف:من خیلی دوست دارم باهات کیس برم ولی یونتان حسودیش میشه
بعدش
لبمو بوس کرد و رف
فرداش شد اون میخواست بره در گوشش گفتم:چون تو تنها عضو بی تی اس هستی که از نزدیک دیدم و نمیتونم کنسرت بیام باهام یه کیس برو بعد برو
و یه لبخند زد
و همون لحظه ننم منو از خواب بیدار کرد😢
۸۳۹
۱۰ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.