فیک پرستار p:10
هان:بابایییی( اومد سمت تهیونگ)
تهیونگ:جانمم؟؟
هان:بلیم استخل
تهیونگ:عاهه باشهه
هان:( رفت سمت ا.ت)مامان بغلم کون
ا.ت:باشه قشنگم( هان رو بلندش کرد و به سمت ماشین راه افتادن )
الان میریم استخر؟؟
تهیونگ:من یه ویلا دام توش استخر داره میریم اونجا
ا.ت :اها باشه
پرش زمانی تو ویلا:
تهیونگ:وارد ویلا شدم و ماشین رو پارک کردم پیاده شدم رفتم در ات و باز کردم و هان رو بغل کردم که ا.ت پیاده شد
ا.ت:پشمام از دیدن ویلا لیزر شد( اسلاید 2)
بیا زنت بشم تهیونگ شی😀( تو دلش گفت)
تهیونگ:بریم؟
ا.ت:ها..؟ اره بریم
تهیونگ :هان رو بغل کردم و دست ا.ت رو گرفتم و وارد ویلا شدم
هان:بریم اب بازییییی
تهیونگ:باشهه.ا.ت ما میریم تو هم لباست رو عوض کن بیا
ا.ت:باشه برید میایم
(تهیونگ و کوک رفتن)
ا.ت:لباسام رو در اوردم و مایو رو پوشیدم . خاک تو کونم چرا اینو اوردم؟؟؟ این خیلی بازهه( اسلاید 3)
با هزار تا بدبختی اومدم بیرون که دیدم تهیونگ فقط با یه باکسر لبه استخر نشسته
که یهو برگشت سمتم
تهیونگ:برگشتم سمت که با دیدنش تو اون لباس نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم شق نکنم👍🤡
که یهو ا.ت...
پارت بعد:240 تایی شدیم
تهیونگ:جانمم؟؟
هان:بلیم استخل
تهیونگ:عاهه باشهه
هان:( رفت سمت ا.ت)مامان بغلم کون
ا.ت:باشه قشنگم( هان رو بلندش کرد و به سمت ماشین راه افتادن )
الان میریم استخر؟؟
تهیونگ:من یه ویلا دام توش استخر داره میریم اونجا
ا.ت :اها باشه
پرش زمانی تو ویلا:
تهیونگ:وارد ویلا شدم و ماشین رو پارک کردم پیاده شدم رفتم در ات و باز کردم و هان رو بغل کردم که ا.ت پیاده شد
ا.ت:پشمام از دیدن ویلا لیزر شد( اسلاید 2)
بیا زنت بشم تهیونگ شی😀( تو دلش گفت)
تهیونگ:بریم؟
ا.ت:ها..؟ اره بریم
تهیونگ :هان رو بغل کردم و دست ا.ت رو گرفتم و وارد ویلا شدم
هان:بریم اب بازییییی
تهیونگ:باشهه.ا.ت ما میریم تو هم لباست رو عوض کن بیا
ا.ت:باشه برید میایم
(تهیونگ و کوک رفتن)
ا.ت:لباسام رو در اوردم و مایو رو پوشیدم . خاک تو کونم چرا اینو اوردم؟؟؟ این خیلی بازهه( اسلاید 3)
با هزار تا بدبختی اومدم بیرون که دیدم تهیونگ فقط با یه باکسر لبه استخر نشسته
که یهو برگشت سمتم
تهیونگ:برگشتم سمت که با دیدنش تو اون لباس نفس عمیقی کشیدم و سعی کردم شق نکنم👍🤡
که یهو ا.ت...
پارت بعد:240 تایی شدیم
۳۳.۰k
۰۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.