پارت ۶
پارت ۶
.............
...................
+که یهو چهار تا زن منو گرفتن و بردنم مقاومت میکردم ولی محکم گرفته بودنم منو روی یه صندلی گذاشتن و بستنم به صندلی و رفتن
..........
.............
جیمیمن
_دستور داده بودم ات رو به صندلی ببندن تا من برم پیشش بهشون گفتم کاری باهاش نداشته باشن تا خودم کار رو شروع کنم
................
..............................
+ات
+نشسته بودم دهنم بسته بود هر جیغی که میزدم خفه میشد... با خودم در گیر بودم که یکی با تیپ لش وارد اتاق شد نور چراغ اجازه نمی داد ببینم کی که یهو
.........
جیمین
دستور دادم دستش پاش رو باز کنن و برن ببرون.
......
ات اومدن دست پام رو باز کردن که منو اون مردک تنها مونده بودیم یکم ترسیده بودم که چیکار می خواد بکن که اومد نزدیک چسب دهنم رو کند با دیدن جیمین شوک شده بودم
_حالت خوبه
+چی حالم می خواستی خوب باشه منو گرفتی آوردی اینجا میگی حالت خوبه هنو
...........
+واسه چی منو آوردی اینجا
_واسه اینکه جلو دوربین ازم معذرت خواهی کنی و گرنه بعد میشه بیب
.............
+مثلن می خوای چه غلتی کنی ها
...........
_تو انتخاب کن بقیش با خودم
..........
+من..... من ترجیح میدم برم خونه و ازت به هیچ وج معذرت خواهی نمی کنم
ـ..........
_می ببینیم
............................
اومد نزدیک چونمو گرفت بلندم کرد قدم قدم داشت بهم نزدیک میشد که من با هر قدیمی که نزدیکم میشد عقب میرفتم که با دیوار مواجه شدم اومد نزدیک چونمو گرفت تنظیم کرد بعد یهو لباشو گذاشت رو لبام چند مین بعد دل کند لبایی واقعن شیرینی داشت دلم می خواست دوباره امتحان کنم که این دفعه بی قرار من لبام رو گذاشتم رو لباش برام جالب بود دلشت همکاری میکرد
...................
جیمین
بعد از اینکه بوسیدمش انتظار داشتم غر بزنه ولی وقتی لباش رو گذاشت رو لبام شوک شدم بعد از حالت شوک بیرون اومدم و همراهی کردم جوری عمیق می بوسید که تحریک شده بودم و خدمو بهش می مالیدم
............
ات دلشتم می بوسیدمش که شروع کرد خودشو بهم مانلیدن که فکنم تحریک شده باشه سریع از لباش دست ور داشتم و رفتم عقب که یهو
.
.
.
.
) تا اینجا بسه گرلام پارت بعد رو میزارم بای فعلن)
.............
...................
+که یهو چهار تا زن منو گرفتن و بردنم مقاومت میکردم ولی محکم گرفته بودنم منو روی یه صندلی گذاشتن و بستنم به صندلی و رفتن
..........
.............
جیمیمن
_دستور داده بودم ات رو به صندلی ببندن تا من برم پیشش بهشون گفتم کاری باهاش نداشته باشن تا خودم کار رو شروع کنم
................
..............................
+ات
+نشسته بودم دهنم بسته بود هر جیغی که میزدم خفه میشد... با خودم در گیر بودم که یکی با تیپ لش وارد اتاق شد نور چراغ اجازه نمی داد ببینم کی که یهو
.........
جیمین
دستور دادم دستش پاش رو باز کنن و برن ببرون.
......
ات اومدن دست پام رو باز کردن که منو اون مردک تنها مونده بودیم یکم ترسیده بودم که چیکار می خواد بکن که اومد نزدیک چسب دهنم رو کند با دیدن جیمین شوک شده بودم
_حالت خوبه
+چی حالم می خواستی خوب باشه منو گرفتی آوردی اینجا میگی حالت خوبه هنو
...........
+واسه چی منو آوردی اینجا
_واسه اینکه جلو دوربین ازم معذرت خواهی کنی و گرنه بعد میشه بیب
.............
+مثلن می خوای چه غلتی کنی ها
...........
_تو انتخاب کن بقیش با خودم
..........
+من..... من ترجیح میدم برم خونه و ازت به هیچ وج معذرت خواهی نمی کنم
ـ..........
_می ببینیم
............................
اومد نزدیک چونمو گرفت بلندم کرد قدم قدم داشت بهم نزدیک میشد که من با هر قدیمی که نزدیکم میشد عقب میرفتم که با دیوار مواجه شدم اومد نزدیک چونمو گرفت تنظیم کرد بعد یهو لباشو گذاشت رو لبام چند مین بعد دل کند لبایی واقعن شیرینی داشت دلم می خواست دوباره امتحان کنم که این دفعه بی قرار من لبام رو گذاشتم رو لباش برام جالب بود دلشت همکاری میکرد
...................
جیمین
بعد از اینکه بوسیدمش انتظار داشتم غر بزنه ولی وقتی لباش رو گذاشت رو لبام شوک شدم بعد از حالت شوک بیرون اومدم و همراهی کردم جوری عمیق می بوسید که تحریک شده بودم و خدمو بهش می مالیدم
............
ات دلشتم می بوسیدمش که شروع کرد خودشو بهم مانلیدن که فکنم تحریک شده باشه سریع از لباش دست ور داشتم و رفتم عقب که یهو
.
.
.
.
) تا اینجا بسه گرلام پارت بعد رو میزارم بای فعلن)
۲۷۵
۲۸ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.