p.t5
ات به سوجین زنگ زد و آدرسو ازش پرسید
ا :سلام سوجین خوبی
س :آره خوبم مرسی ببین من خودم میام دنبالت با ماشین من بریم باشه
ا :آخه زحمت میشه برات
س :نه بابا زحمت چیه من تا یه دقیقه ی دیگه میام در خونت راستی تو تنهای زندگی میکنی آره؟
ا :آره خونم تک نفره ست
س :من رسیدم بیا پایین
چان و هیونجین سندلی عقب قایم شدن تا وقتی ات اومد بی هوشش کنن
ات وقتی سوار ماشین شد چان و هیونجین رو دهنش یه دستمال گذاشتند و بی هوشش کردن
و اون رو به مدرسه بردن اون رو روی صندلی گذاشتند و محکم به دهنش د پاهاش چسب زدن ات وقتی به هوش اومد دید هیونجین سوجین نایون و چان بالای سرش وایسادن و میخندن
س:وای نگاش کن چقدر بیهیاس
ن:میدونستم دختر خرابی هستی
ه:چه خانم کوچولوی ناز یه شب وقت داری بیای پیشم
چ:چرا یه شب همین امشب
همه باهم به ات میخندد
که یهو وقتی فلیکس و دوست سمیمیش شوگا داشتن از اونجا رد میشدن صدای اونا رو شنید و رفتن نزدیک
فلیکس ویو
داشتیم با شوگا از کنار یه مدرسه ی متروکه رد میشدیم که .....
شرط ۷ تا لایک🖤🩷
#بلکپینک
#فیک
ا :سلام سوجین خوبی
س :آره خوبم مرسی ببین من خودم میام دنبالت با ماشین من بریم باشه
ا :آخه زحمت میشه برات
س :نه بابا زحمت چیه من تا یه دقیقه ی دیگه میام در خونت راستی تو تنهای زندگی میکنی آره؟
ا :آره خونم تک نفره ست
س :من رسیدم بیا پایین
چان و هیونجین سندلی عقب قایم شدن تا وقتی ات اومد بی هوشش کنن
ات وقتی سوار ماشین شد چان و هیونجین رو دهنش یه دستمال گذاشتند و بی هوشش کردن
و اون رو به مدرسه بردن اون رو روی صندلی گذاشتند و محکم به دهنش د پاهاش چسب زدن ات وقتی به هوش اومد دید هیونجین سوجین نایون و چان بالای سرش وایسادن و میخندن
س:وای نگاش کن چقدر بیهیاس
ن:میدونستم دختر خرابی هستی
ه:چه خانم کوچولوی ناز یه شب وقت داری بیای پیشم
چ:چرا یه شب همین امشب
همه باهم به ات میخندد
که یهو وقتی فلیکس و دوست سمیمیش شوگا داشتن از اونجا رد میشدن صدای اونا رو شنید و رفتن نزدیک
فلیکس ویو
داشتیم با شوگا از کنار یه مدرسه ی متروکه رد میشدیم که .....
شرط ۷ تا لایک🖤🩷
#بلکپینک
#فیک
۱۰.۴k
۰۲ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.