بسم الله الرحمن الرحيم
بسم الله الرحمن الرحيم
غذای روح :
معرفت، غذای روح است، مگذار که نفس، آن را از تو بدزدد. اگر بتوانی غذای روح را سالم به او برسانی، یک سالک تمامی. نشانه دزدی نفس آن است؛ که معرفت را در راه شهرت، در راه قدرت، و در راه برخورداری از لذات دنیا خرج می کند. نفس، معرفت فروش است و آن را به ارزان ترین قیمت به حراج می گذارد. روح، خریدار بزرگی است که قیمت معرفت را با بالاترین ارزش ها پرداخت می نماید.
نَفْس ات را رو به پایین هدایت کن : برای اینکه رو به بالا روی، باید پیش از آن رو به پایین آمده باشی. راه بالا، از پایین می گذرد. از مسیر تواضع! سیر تکاملی نفس، رو به پایین است. چه نفس ابتدا ناری است، سرکش و آتشین است. متکبرانه قصد بالا را دارد و این همان نفس امّاره است. همان نفس شیطانی است که هرگز حاضر به سجده نیست. اما چون به اصلاح خود قیام کنی و مرتبه ای پایین تر بیایی، نفس هوایی می شوی، نفس لوّامه می گردی. وجدانت بیدار می شود. و چون با سلوک پیگیرت، باز پایین تر بیایی، نفس مائی می شوی، به نرمی و لطافت آب، نفس مُلهمه می گردی و آگاهیِ آرامش بخش سراغت می آید. و آن گاه که پایین تر روی، آنگونه که سراپای وجودت تواضع گردد، خاکی می شوی. ترابی می گردی. نفس مطمئنه ای. و اینجاست که لایق سجده ملائکه گشته ای. تو با پایین آمدن، بالا رفته ای! دریاب نکته را! ای دوست، به پایین پایت بنگر! چشمه آنجاست! درست زیر پایت!
نفس ما، ذهن ما : برخی می پرسند نفس کدام است؟! نفس در این رتبه از حیات، همین ذهن ماست که ما را بیچاره کرده است. این ذهن و ذهنیات ماست که هر دم ما را به تاریکی های بیشتر می کشاند. وسوسه گر اصلی همین ذهن پر وسوسه ماست که به بهانه برخورداری بیشتر، روز به روز اسارت بیشترمان می بخشد. ما زندانی ذهن و ذهنیات مان هستیم و مبارزه اصلی سالک با همین ذهن عالِم نما و متکبر و ریاست طلب است.
غذای روح :
معرفت، غذای روح است، مگذار که نفس، آن را از تو بدزدد. اگر بتوانی غذای روح را سالم به او برسانی، یک سالک تمامی. نشانه دزدی نفس آن است؛ که معرفت را در راه شهرت، در راه قدرت، و در راه برخورداری از لذات دنیا خرج می کند. نفس، معرفت فروش است و آن را به ارزان ترین قیمت به حراج می گذارد. روح، خریدار بزرگی است که قیمت معرفت را با بالاترین ارزش ها پرداخت می نماید.
نَفْس ات را رو به پایین هدایت کن : برای اینکه رو به بالا روی، باید پیش از آن رو به پایین آمده باشی. راه بالا، از پایین می گذرد. از مسیر تواضع! سیر تکاملی نفس، رو به پایین است. چه نفس ابتدا ناری است، سرکش و آتشین است. متکبرانه قصد بالا را دارد و این همان نفس امّاره است. همان نفس شیطانی است که هرگز حاضر به سجده نیست. اما چون به اصلاح خود قیام کنی و مرتبه ای پایین تر بیایی، نفس هوایی می شوی، نفس لوّامه می گردی. وجدانت بیدار می شود. و چون با سلوک پیگیرت، باز پایین تر بیایی، نفس مائی می شوی، به نرمی و لطافت آب، نفس مُلهمه می گردی و آگاهیِ آرامش بخش سراغت می آید. و آن گاه که پایین تر روی، آنگونه که سراپای وجودت تواضع گردد، خاکی می شوی. ترابی می گردی. نفس مطمئنه ای. و اینجاست که لایق سجده ملائکه گشته ای. تو با پایین آمدن، بالا رفته ای! دریاب نکته را! ای دوست، به پایین پایت بنگر! چشمه آنجاست! درست زیر پایت!
نفس ما، ذهن ما : برخی می پرسند نفس کدام است؟! نفس در این رتبه از حیات، همین ذهن ماست که ما را بیچاره کرده است. این ذهن و ذهنیات ماست که هر دم ما را به تاریکی های بیشتر می کشاند. وسوسه گر اصلی همین ذهن پر وسوسه ماست که به بهانه برخورداری بیشتر، روز به روز اسارت بیشترمان می بخشد. ما زندانی ذهن و ذهنیات مان هستیم و مبارزه اصلی سالک با همین ذهن عالِم نما و متکبر و ریاست طلب است.
۹۴۰
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.