ظالم ترین ها از نگاه قرآن کریم چه کسانی هستند؟
ظالم ترین ها از نگاه قرآن کریم چه کسانی هستند؟
و من اظلم ممن کتم شهادة عنده من الله (بقره/140)
و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه (کهف / 57)
و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه ثم اعرض عنها .. مجرمین (سجده 22)
فمن اظلم ممن کذب بآیات الله و صدف عنها .. بما کانوا یصدفون (انعام / 157)
فمن اظلم ممن کذب علی الله و کذب بالصدق اذ جاءه .. للکافرین (زمر 32)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا (کهف / 15)
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبا (هود / 18)
و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته .. لایفلح الظالمون (انعام/21)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته (اعراف /37)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته .. لایفلح المجرمون (یونس/17)
ومن اظلم ممن افتری علی الله الکذب و هو یدعی الی الاسلام .. لایهدی..الظالمین(صف / 7)
و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او قال اوحی الی و لم یوح الیه شیء ..
بما کنتم تقولون علی الله غیرالحق و کنتم عن آیاته تستکبرون (انعام/93)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا لیضل الناس بغیر علم .. لایهدی القوم الظالمین (انعام/144)
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بالحق لما جاءه .. للکافرین(عنکبوت 68)
و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها (بقره/114)
نکاتی چند از آیات شریفه :
لفظ "من اظلم" حدود 15 بار در مصحف شریف تکرار شده است.
1_ نه بار بحث از دروغ بستن به خداوند در قالب افترا آمده است.
2_ ده مرتبه لفظ کذب بر خداوند تکرار شده است.
3_ چهار مرتبه تکذیب آیات الهی بیان شده است.
4_تکذیب حق و تکذیب صدق هم دوبار آمده است.
5_دو بار بحث اعراض از آیات الهی و یک بار صدف عنها آمده.
6_یک مرتبه کتمان شهادت های الهی مطرح شده است.
7_و این افراد دوبار ظالمین و کافرین و مجرمین خوانده شده اند.
8_عدم فلاح و رستگاری دوبار درباره این اشخاص بیان شده است.
9_یک مرتبه گفتن مطالب غیر حق بر خداوند آمده است.
10_یک مرتبه عمق مسئله را بخاطر رد اسلام با این عظمت می شمارد.
11_یک مرتبه قصد گمراهی مردم را با وجود نداشتن علم بیان می کند.
12_یک مرتبه ممانعت از مساجد و تلاش برای تخریب آنها را می فرماید.
13_یک مرتبه ادعای بیهوده وحی را از سمت افراد بی صلاحیت می فرماید
14_علت را هم فراموشی از اعمال خود وگاهی استکبار درونی می فرماید.
15_لفظ های ف اعرض - ثم اعرض - کانوا یصدفون ، هم قابل توجه است.
شرح اجمالی : به بیان دیگر سیر درکات یک انسان به این شکل است که دسته اول کتمان شهادتهای الهی می کنند دسته دوم و سوم حق و صدق را زمان عرضه تکذیب می کنند. دسته چهارم از آیات الهی اعراض می کنند. دسته پنجم تکذیب آیات الهی می کنند. دسته ششم مطالب غیر حق به خداوند نسبت می دهند دسته هفتم بر خداوند دروغ می بندند. دسته هشتم بر خداوند افترا می زنند. دسته نهم ادعای نبوت دروغین می کنند. دسته دهم مانع تحقق شعائر و مناسک دینی و الهی در جوامع شده و آنها را تخریب می کنند.
اما اجمالا مهمترین و تلخ ترین مسئله در این آیات این است که رکن اکثر این بزرگترین ظلمها چیزی است بنام کذب بر خداوند و تکذیب آیات خداوند که آنقدر مهم و محوری بوده است که مکرر در مکرر تکرار شده است. و یکی دیگر از نکات سخت، تکذیب حق و تکذیب صدق در زمان عرضه است که چه بسا دایره ای بسیار وسیع تر از معارف دینی داشته باشد و یک استدلال ضمنی هم در دل خود دارد که اسلام دینی است که خود را در جمیع شئونات، مساوی حقیقت و برابر با صداقت معرفی می کند و این ادعای بسیار بزرگی است که اسلام شریف از پس اثبات آن بر آمده است.
امیدواریم این بررسی اجمالی این گرا و علامت را بما داده باشد که مسائل عقیدتی و ارزشی و جوانحی، چقدر برای شخص و جمع و جامعه مهم هستند که بسیاری از گناهان جوارحی و عملی، حتی قتل و .. در دسته ظالم ترین ها داخل نشده اند. و ما باید مواظبت کنیم که همیشه دنبال صدق برویم و همیشه حق را در هر وضعیتی بپذیریم و اسلام را در تمام جوانب، بلند مرتبه بشماریم و مقابل اغیار ذهنا و عملا یا به مرور یا حتی بطور مختصر، مقهور یا منفعل نشویم و مواظبت کنیم که مطالب غیر معتبر به خداوند متعال نسبت ندهیم و معاذالله بر خدا دروغ نبندیم و هرگز بر او افترا نزنیم و به درکات بعدی ظلم وارد نشویم. اعیذکم و نفسی بالله العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
و من اظلم ممن کتم شهادة عنده من الله (بقره/140)
و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه فاعرض عنها و نسی ما قدمت یداه (کهف / 57)
و من اظلم ممن ذکر بآیات ربه ثم اعرض عنها .. مجرمین (سجده 22)
فمن اظلم ممن کذب بآیات الله و صدف عنها .. بما کانوا یصدفون (انعام / 157)
فمن اظلم ممن کذب علی الله و کذب بالصدق اذ جاءه .. للکافرین (زمر 32)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا (کهف / 15)
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبا (هود / 18)
و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته .. لایفلح الظالمون (انعام/21)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته (اعراف /37)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بآیاته .. لایفلح المجرمون (یونس/17)
ومن اظلم ممن افتری علی الله الکذب و هو یدعی الی الاسلام .. لایهدی..الظالمین(صف / 7)
و من اظلم ممن افتری علی الله کذبا او قال اوحی الی و لم یوح الیه شیء ..
بما کنتم تقولون علی الله غیرالحق و کنتم عن آیاته تستکبرون (انعام/93)
فمن اظلم ممن افتری علی الله کذبا لیضل الناس بغیر علم .. لایهدی القوم الظالمین (انعام/144)
ومن اظلم ممن افتری علی الله کذبا او کذب بالحق لما جاءه .. للکافرین(عنکبوت 68)
و من اظلم ممن منع مساجد الله ان یذکر فیها اسمه و سعی فی خرابها (بقره/114)
نکاتی چند از آیات شریفه :
لفظ "من اظلم" حدود 15 بار در مصحف شریف تکرار شده است.
1_ نه بار بحث از دروغ بستن به خداوند در قالب افترا آمده است.
2_ ده مرتبه لفظ کذب بر خداوند تکرار شده است.
3_ چهار مرتبه تکذیب آیات الهی بیان شده است.
4_تکذیب حق و تکذیب صدق هم دوبار آمده است.
5_دو بار بحث اعراض از آیات الهی و یک بار صدف عنها آمده.
6_یک مرتبه کتمان شهادت های الهی مطرح شده است.
7_و این افراد دوبار ظالمین و کافرین و مجرمین خوانده شده اند.
8_عدم فلاح و رستگاری دوبار درباره این اشخاص بیان شده است.
9_یک مرتبه گفتن مطالب غیر حق بر خداوند آمده است.
10_یک مرتبه عمق مسئله را بخاطر رد اسلام با این عظمت می شمارد.
11_یک مرتبه قصد گمراهی مردم را با وجود نداشتن علم بیان می کند.
12_یک مرتبه ممانعت از مساجد و تلاش برای تخریب آنها را می فرماید.
13_یک مرتبه ادعای بیهوده وحی را از سمت افراد بی صلاحیت می فرماید
14_علت را هم فراموشی از اعمال خود وگاهی استکبار درونی می فرماید.
15_لفظ های ف اعرض - ثم اعرض - کانوا یصدفون ، هم قابل توجه است.
شرح اجمالی : به بیان دیگر سیر درکات یک انسان به این شکل است که دسته اول کتمان شهادتهای الهی می کنند دسته دوم و سوم حق و صدق را زمان عرضه تکذیب می کنند. دسته چهارم از آیات الهی اعراض می کنند. دسته پنجم تکذیب آیات الهی می کنند. دسته ششم مطالب غیر حق به خداوند نسبت می دهند دسته هفتم بر خداوند دروغ می بندند. دسته هشتم بر خداوند افترا می زنند. دسته نهم ادعای نبوت دروغین می کنند. دسته دهم مانع تحقق شعائر و مناسک دینی و الهی در جوامع شده و آنها را تخریب می کنند.
اما اجمالا مهمترین و تلخ ترین مسئله در این آیات این است که رکن اکثر این بزرگترین ظلمها چیزی است بنام کذب بر خداوند و تکذیب آیات خداوند که آنقدر مهم و محوری بوده است که مکرر در مکرر تکرار شده است. و یکی دیگر از نکات سخت، تکذیب حق و تکذیب صدق در زمان عرضه است که چه بسا دایره ای بسیار وسیع تر از معارف دینی داشته باشد و یک استدلال ضمنی هم در دل خود دارد که اسلام دینی است که خود را در جمیع شئونات، مساوی حقیقت و برابر با صداقت معرفی می کند و این ادعای بسیار بزرگی است که اسلام شریف از پس اثبات آن بر آمده است.
امیدواریم این بررسی اجمالی این گرا و علامت را بما داده باشد که مسائل عقیدتی و ارزشی و جوانحی، چقدر برای شخص و جمع و جامعه مهم هستند که بسیاری از گناهان جوارحی و عملی، حتی قتل و .. در دسته ظالم ترین ها داخل نشده اند. و ما باید مواظبت کنیم که همیشه دنبال صدق برویم و همیشه حق را در هر وضعیتی بپذیریم و اسلام را در تمام جوانب، بلند مرتبه بشماریم و مقابل اغیار ذهنا و عملا یا به مرور یا حتی بطور مختصر، مقهور یا منفعل نشویم و مواظبت کنیم که مطالب غیر معتبر به خداوند متعال نسبت ندهیم و معاذالله بر خدا دروغ نبندیم و هرگز بر او افترا نزنیم و به درکات بعدی ظلم وارد نشویم. اعیذکم و نفسی بالله العظیم و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
۱.۹k
۱۹ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.