در حقیقت، من شناخت کاملی از درون خودم دارم اما من خودم رو
در حقیقت، من شناخت کاملی از درون خودم دارم اما من خودم رو نمیشناسم.
اغلب اوغات، فکر های پر انگیزه و خیلی بزرگی تو ذهنم دارم ولی خستگیِ سنگینی برای روحم احساس میکنم
زنجیر های نامرئی که مانع از فرار کردن میشن
افکار اعتقادات و احساساتم مدام رنگ میبازن و من خودم رو گم میکنم
اشکهام در غالب خنده ظاهر میشن
گاهی پنهان به مرگ فکر میکنم، درحالیکه برای زنده موندن ثانیه ای از نفس کشیدن دست برنمیدارم
من کی ام؟
اغلب اوغات، فکر های پر انگیزه و خیلی بزرگی تو ذهنم دارم ولی خستگیِ سنگینی برای روحم احساس میکنم
زنجیر های نامرئی که مانع از فرار کردن میشن
افکار اعتقادات و احساساتم مدام رنگ میبازن و من خودم رو گم میکنم
اشکهام در غالب خنده ظاهر میشن
گاهی پنهان به مرگ فکر میکنم، درحالیکه برای زنده موندن ثانیه ای از نفس کشیدن دست برنمیدارم
من کی ام؟
۳۶۰
۲۲ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.