پارت ¹⁰
پارت ¹⁰
از دید اکوتاگاوا اخرین روز ماموریت
خب یکی از بچه ها با اتسوشی کار داشت الان دارن حرف میزنن الانم پلیسا میرسیدن که مدیرو ببرن منو دازای سان و چویا منتظر اتسوشی بدیم که یهو صدای پسری که داشت با اتسوشی حرف میزد صداش بلند شد
( و اتفاقی که افتا اسلاید های 2 3 4 5 بچم اتسوشی 😔😅😅😅)
بعد پلیسا اومدن و ماموریت تموم شد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
(ببخشید پارت بعدی طولانی تر میشه و تازه قراره داستان عشق و عاشقی یین و یانگ شروع میشه❤❤ )
از دید اکوتاگاوا اخرین روز ماموریت
خب یکی از بچه ها با اتسوشی کار داشت الان دارن حرف میزنن الانم پلیسا میرسیدن که مدیرو ببرن منو دازای سان و چویا منتظر اتسوشی بدیم که یهو صدای پسری که داشت با اتسوشی حرف میزد صداش بلند شد
( و اتفاقی که افتا اسلاید های 2 3 4 5 بچم اتسوشی 😔😅😅😅)
بعد پلیسا اومدن و ماموریت تموم شد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
..
.
.
..
.
.
.
.
.
.
.
.
(ببخشید پارت بعدی طولانی تر میشه و تازه قراره داستان عشق و عاشقی یین و یانگ شروع میشه❤❤ )
۲.۴k
۱۵ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.