ویو ات
ویو ات
خیلی ترسیده بودم ازش بعید نیست این کار رو هم بکنه بلنگوی اسانسور ی نفر گفت نگران نباشید حداقل تا دوساعت دیگه در باز میشه با خودم گفتم تا دوساعت دیگه از برادرم حامله هم میشم خدایا کمک کن تمامه زورم جمع کردم و گفتم احمق تو داداشمی میخوای بهم دست بزنی اگه اینکارو کنی به مامان میگم قبل اینکه چیزی گفته باشم یواشکی بمامان زنگ زدم تا حرف های تهیونگ رو بشنوه مامان جواب داده بود اومد سلام کنه که تهیونگ گفت مگه اشکالش چیه یکم باهم بازی میکنیم چیزی نمیشه فقط یکم درد داره که اونم تا من هستم مشکلی نیست اروم دست میزنم بهت باشه حالا بچه خوبی باش و خودت لباسات رو درار یهو صدای مامانم از گوشیم در مد گفت پسره احمق اون خ. اهرت گوسفند تهیونگ دستت به ات بخره کشتمت فحمیدی الان کجایی ات از دست این داداشت همه کار بر میاد خودت رو نجات بده و در برو ته گفت متاسفانه مامان جان دخترت تو اسان سور با پسر گوسفندت گیر کرده حالا هم که اینطوری شد ات میبرم خونه خودم و احتمال من به جای اینکه دایی بچه ات باشم بایو باباش باشم اینو که گفت هق هقام شروع شد گفتم مامانی تروخدا ی کاری کن میترسم
ته گوشی ازم گرفت و قطع کرد گفت کاری باهات ندارم اما از این به بعد باید خودت رو دوست دختر من بدونی فحمیدی کیم ات
خیلی ترسیده بودم ازش بعید نیست این کار رو هم بکنه بلنگوی اسانسور ی نفر گفت نگران نباشید حداقل تا دوساعت دیگه در باز میشه با خودم گفتم تا دوساعت دیگه از برادرم حامله هم میشم خدایا کمک کن تمامه زورم جمع کردم و گفتم احمق تو داداشمی میخوای بهم دست بزنی اگه اینکارو کنی به مامان میگم قبل اینکه چیزی گفته باشم یواشکی بمامان زنگ زدم تا حرف های تهیونگ رو بشنوه مامان جواب داده بود اومد سلام کنه که تهیونگ گفت مگه اشکالش چیه یکم باهم بازی میکنیم چیزی نمیشه فقط یکم درد داره که اونم تا من هستم مشکلی نیست اروم دست میزنم بهت باشه حالا بچه خوبی باش و خودت لباسات رو درار یهو صدای مامانم از گوشیم در مد گفت پسره احمق اون خ. اهرت گوسفند تهیونگ دستت به ات بخره کشتمت فحمیدی الان کجایی ات از دست این داداشت همه کار بر میاد خودت رو نجات بده و در برو ته گفت متاسفانه مامان جان دخترت تو اسان سور با پسر گوسفندت گیر کرده حالا هم که اینطوری شد ات میبرم خونه خودم و احتمال من به جای اینکه دایی بچه ات باشم بایو باباش باشم اینو که گفت هق هقام شروع شد گفتم مامانی تروخدا ی کاری کن میترسم
ته گوشی ازم گرفت و قطع کرد گفت کاری باهات ندارم اما از این به بعد باید خودت رو دوست دختر من بدونی فحمیدی کیم ات
۹.۰k
۲۶ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.