عروسک من p9(pاخر)

+شماره ناشناس بود برداشتم که....
*سلام
+سلام شما؟
*اسکل میا
+میا خودتی
*نه پس
+تو...چطور
*این پسره تهیونگه چیه منو آورد
+الان کجایی
*دارم میام بیمارستان
+ب.باشه
+پس میا هم اومد...تو ذهنم یه عالمه سوال بود که برگشتم و دیدم جونگ کوک پشت سرم بود
_نمیگی با این لباس سردت میشه؟
+خوبه که
_نخیر اصلا خوب ن...
+قلبشو گرفتو افتاد زمین
+کوک....جونگ کوک چت شد باید برم پرستار رو صدا کنم
_وایسا...
_حلقه رو از جیبم کتم برداشتم و روبه ا/ت گرفتم
+این چیه
_ا/ت با من ازدواج میکنی
+ها....چی
_ا.اگه دلت میخواد میتونی قبول نکنی
+من...
_تو چی
+من باهات ازدواج میکنم
×مبارکههه
_تهیونگ..
*ا/ت جونمممم
+میا
+رفتم و بغلش کردم
_زنه مردمو ببین زنه منو ببین بجای اینکه منو بغل کنه میره اینو بغل میکنه
_هوی ا/ت منو بغل نکنی باهات قهر میشم
+یااااااا قهر نکن ببخشید
*چندشا
_ا/ت حاضری بقیه عمرتو با من بمونی
+من حاضرم تا آخر عمرم با تو بمونم
راوی:و بوسه ای کوچیکی به لبای ا/ت زد و اونا تا آخر عمر کنار هم موندن...


میدونن بد شد به روم نیارید😐🫠