پارت۴۳
زدم تو maps آدرسو بهم نشون داد پول زیادی نداشتم پس تاکسی به زور گیر میومد برا همین پیاده رفتم پیاده ۱ساعتو نیم طول میکشید اشکال نداشت بعد از یک ساعتو خورده ای رسیدم سفارت ایران رفتم داخل و به پذیرشش گفتم
-ببخشید من پاسپورت و بقیه وسایلم رو دزد زدن اگر میشه منو بفرستید ایران
-سابقه شما باید چک بشه چند لحظه صبر کنید
-ممنون
-کد ملی رو لطف کنید
-..................
-اها صبر کنید
-اوکی
-شما وکیل هستید درسته ؟
-بله رها مسلمی سابقه ۲ سال کار
-من شمارو میفرستم ایران مشکلی نیست فقط برای رفتن به ایران پاسپورت میخواین و اجازه پدر یا شوهر
-درخواست پاسپورت رو میتونم کجا بدم؟
-باجه ۵
-مرسی
ای به خشکی شانس آخه من شوهر و بابا از کجا پیدا کنم
درخواست دادم برا پاسپورت به نازنین زنگ زدم
-الو سلام کجایی توو
-ببین حدود ۵ ساعت میشه که برات پول فرستادم
-من باید برات تعریف کنم
-بگو بگو
ماجرارو تعریف کردم که گفت
-بهترین کارو کردی رها این پولی که فرستادم حدود ۱ ساعت دیگه سفارت ایرانه همون طرفا باش برسه دستت
-اره یه کاری میکنم مدارکمم فرستادی؟
-اره از وکیلو اینا همه چیو فرستادم
-اها خوبه ممنون
-قربونت برم
-عزیز دلمی
-خداکنه زود تر برگردی دلم برات تنگ شده
-اره منم دلم یه خواب طولانی میخواد
-بمیرم برات تسلیم نشی ها
-نازنین😭😭
-جانمممم جانمم فدات بشم من میخوای بیام پیشت ؟
صدای ارسلانو شنیدم که گفت
-بهش بگو فعلا بره خونه من
-پیش ارسلانی؟
-اره
-چی میگه
-رها میخوای بری خونه ارسلان بمونی کسی خونش نیست
-نه
-رها لج نکن خواهش میکنم برو اونجا
-نازنین من زیر بار منت ارسلان نمیرم
-میدومم خوش نمیاد ولی خواهشن به خاطر من برو
-باشه بزا پولام برسه آدرسشو بگیر
یک ساعت تمام گذشت که به شمارم زنگ زدنو گفتن که بستتون رسیده رفتم داخلو بسته رو گرفتمو رفتم سمت خونه ارسلان که آدرسشو واسه من فرستاده بود
رفتم داخل خونه بعد از کلی استراحت ساعت ۱۰ شب بود که یهو صدای وحشتناکی اومد رفتم درو باز کنم که پشیمون شدم ولی صدای پلیس شنیدم سریع درو باز کردم که یهو اومد داخل خیلیییی خوشگل بود خیلیییی
-ببخشید من پاسپورت و بقیه وسایلم رو دزد زدن اگر میشه منو بفرستید ایران
-سابقه شما باید چک بشه چند لحظه صبر کنید
-ممنون
-کد ملی رو لطف کنید
-..................
-اها صبر کنید
-اوکی
-شما وکیل هستید درسته ؟
-بله رها مسلمی سابقه ۲ سال کار
-من شمارو میفرستم ایران مشکلی نیست فقط برای رفتن به ایران پاسپورت میخواین و اجازه پدر یا شوهر
-درخواست پاسپورت رو میتونم کجا بدم؟
-باجه ۵
-مرسی
ای به خشکی شانس آخه من شوهر و بابا از کجا پیدا کنم
درخواست دادم برا پاسپورت به نازنین زنگ زدم
-الو سلام کجایی توو
-ببین حدود ۵ ساعت میشه که برات پول فرستادم
-من باید برات تعریف کنم
-بگو بگو
ماجرارو تعریف کردم که گفت
-بهترین کارو کردی رها این پولی که فرستادم حدود ۱ ساعت دیگه سفارت ایرانه همون طرفا باش برسه دستت
-اره یه کاری میکنم مدارکمم فرستادی؟
-اره از وکیلو اینا همه چیو فرستادم
-اها خوبه ممنون
-قربونت برم
-عزیز دلمی
-خداکنه زود تر برگردی دلم برات تنگ شده
-اره منم دلم یه خواب طولانی میخواد
-بمیرم برات تسلیم نشی ها
-نازنین😭😭
-جانمممم جانمم فدات بشم من میخوای بیام پیشت ؟
صدای ارسلانو شنیدم که گفت
-بهش بگو فعلا بره خونه من
-پیش ارسلانی؟
-اره
-چی میگه
-رها میخوای بری خونه ارسلان بمونی کسی خونش نیست
-نه
-رها لج نکن خواهش میکنم برو اونجا
-نازنین من زیر بار منت ارسلان نمیرم
-میدومم خوش نمیاد ولی خواهشن به خاطر من برو
-باشه بزا پولام برسه آدرسشو بگیر
یک ساعت تمام گذشت که به شمارم زنگ زدنو گفتن که بستتون رسیده رفتم داخلو بسته رو گرفتمو رفتم سمت خونه ارسلان که آدرسشو واسه من فرستاده بود
رفتم داخل خونه بعد از کلی استراحت ساعت ۱۰ شب بود که یهو صدای وحشتناکی اومد رفتم درو باز کنم که پشیمون شدم ولی صدای پلیس شنیدم سریع درو باز کردم که یهو اومد داخل خیلیییی خوشگل بود خیلیییی
۲.۹k
۰۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.