13 My Lucifer
My Lucifer
Part:13
____________
تو ماشین هی داشتم کرم ریزی میکردم که خستم شد و تو ماشین خوابم برد.صبح از خواب بیدارشدم وات؟ساعت 1:00 ظهره؟ودف چقد خوابیدم رفتم پایین که کوک رو دیدم
کوک: به به بلاخره از خواب هفت پادشاه بیدار شدی؟
+:یاااا مسخره نکن
--:نمیکنم
+: اوکی.بعد از گفتن این رفتم دستشویی کارای مربوطه زو انجام دادم اومدم بیرون لباسام رو عوض کردم رفتم پایین دیدم که کوک داره آشپزی میکنه
+:مگه آشپزی هم بلدی؟
--:بله چی فکر کردی
+: کنجکاوم ببینم دسپختت چه مزه ایه
--:نگران نباش خیلی خوشمزه ست
+:میبینیم
--:میبینیم
+:رفتم نشستم تو بالکن یکم هواخوردم بعد رفتم تو اتاق که یه ماده ی خیسی رو لای پام حس کردم وای نکنه پریود شدمم
یه نگاه کردم اوه شت اره پریودم الان چیکار کنم خجالت میکشم به کوک نم بگم آروم صداش کردم ولی نمیدونم چجور شند من تو دسشویی اون تو آشپزخونه چه گوشاش تیزه(پسرم چش نزن🚶🏻♀️🌚🏳️🌈)
--:بله ا/ت
+:میگم کوک چیزه
--:چیه
+:چیزه
--: یااا خب بگو دیگه
+:خب خجالت مکشم(🚶🏻♀️)
--:یاا خجالت نداره که بگو
+:خب من پریود شدم میشه بری برام نوار بگیری؟
--:یااا این خجالت داشت آخه وایسا ببینم خوبی؟ دلت که درد نیس؟ الان میرم زود میام باشه
+:باشه
-_کوک ویو _-
دیشب که رقتم عمارت هیونجین کسی رو نکشتم ا/ت رو برداشتم و بردم تو ماشین داشت هعی کرم ریزی میکرد که بلاخره آروم شد بعد چند مین بلاخره رسیدیم به ا/ت نگاه کردم دیدم خیلی کیوت خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم پس اول خودم پیاده شدم بعد دری که ا/ت سمتش نشسته بود رو باز کردم ا/ت رو براید استایل بلند کردم و درو با پام بستم.رفتم داخل بعد رفتم داخل اتاق ا/ت رو کذاشتم رو تخت و خودمم کنارش خوابیدم صبح بیدار شدم ولی ا/ت
هنوز خواب بود رفتم یه صبحونه درست کردم و خوردم بعد
کارام رو کردم که ساعت 1:00 بود رفتم تو گوشیم که ا/ت
اومد پایین گفتم که بلاخره از خواب هفت پادشاه بیدار شدی و........رفت بالا دوباره بعد من هم رفتم تو آشپزخونه داشتم
غذا درس ت میکردم که ا/ت گفت مگه آشپزی هم بلدی؟و.....(همون حرفا ک اونموقع زدن)رفت دوباره دسشویی بعد من رو صدا زد رفتم بزور بلاخره گفت چیکارم داره گفت پریود شده منم رفتم مغازه و چند نوع نوار گرفتم بعد تو راه با کسی که دیدم واقعا شکه شدم اون اینجا چیکار داره.........
Part:13
____________
تو ماشین هی داشتم کرم ریزی میکردم که خستم شد و تو ماشین خوابم برد.صبح از خواب بیدارشدم وات؟ساعت 1:00 ظهره؟ودف چقد خوابیدم رفتم پایین که کوک رو دیدم
کوک: به به بلاخره از خواب هفت پادشاه بیدار شدی؟
+:یاااا مسخره نکن
--:نمیکنم
+: اوکی.بعد از گفتن این رفتم دستشویی کارای مربوطه زو انجام دادم اومدم بیرون لباسام رو عوض کردم رفتم پایین دیدم که کوک داره آشپزی میکنه
+:مگه آشپزی هم بلدی؟
--:بله چی فکر کردی
+: کنجکاوم ببینم دسپختت چه مزه ایه
--:نگران نباش خیلی خوشمزه ست
+:میبینیم
--:میبینیم
+:رفتم نشستم تو بالکن یکم هواخوردم بعد رفتم تو اتاق که یه ماده ی خیسی رو لای پام حس کردم وای نکنه پریود شدمم
یه نگاه کردم اوه شت اره پریودم الان چیکار کنم خجالت میکشم به کوک نم بگم آروم صداش کردم ولی نمیدونم چجور شند من تو دسشویی اون تو آشپزخونه چه گوشاش تیزه(پسرم چش نزن🚶🏻♀️🌚🏳️🌈)
--:بله ا/ت
+:میگم کوک چیزه
--:چیه
+:چیزه
--: یااا خب بگو دیگه
+:خب خجالت مکشم(🚶🏻♀️)
--:یاا خجالت نداره که بگو
+:خب من پریود شدم میشه بری برام نوار بگیری؟
--:یااا این خجالت داشت آخه وایسا ببینم خوبی؟ دلت که درد نیس؟ الان میرم زود میام باشه
+:باشه
-_کوک ویو _-
دیشب که رقتم عمارت هیونجین کسی رو نکشتم ا/ت رو برداشتم و بردم تو ماشین داشت هعی کرم ریزی میکرد که بلاخره آروم شد بعد چند مین بلاخره رسیدیم به ا/ت نگاه کردم دیدم خیلی کیوت خوابیده دلم نیومد بیدارش کنم پس اول خودم پیاده شدم بعد دری که ا/ت سمتش نشسته بود رو باز کردم ا/ت رو براید استایل بلند کردم و درو با پام بستم.رفتم داخل بعد رفتم داخل اتاق ا/ت رو کذاشتم رو تخت و خودمم کنارش خوابیدم صبح بیدار شدم ولی ا/ت
هنوز خواب بود رفتم یه صبحونه درست کردم و خوردم بعد
کارام رو کردم که ساعت 1:00 بود رفتم تو گوشیم که ا/ت
اومد پایین گفتم که بلاخره از خواب هفت پادشاه بیدار شدی و........رفت بالا دوباره بعد من هم رفتم تو آشپزخونه داشتم
غذا درس ت میکردم که ا/ت گفت مگه آشپزی هم بلدی؟و.....(همون حرفا ک اونموقع زدن)رفت دوباره دسشویی بعد من رو صدا زد رفتم بزور بلاخره گفت چیکارم داره گفت پریود شده منم رفتم مغازه و چند نوع نوار گرفتم بعد تو راه با کسی که دیدم واقعا شکه شدم اون اینجا چیکار داره.........
۳۲.۹k
۰۹ بهمن ۱۴۰۱