لج یا نفرت(۴)
جینا. چ چی(تعجب)
کوک با سردی تمام نزدیک جینا شدو کمر جینا رو گرفت و عکس گرفتن و تموم مدت کوک و جینا یه لبخند زوری زده بودن
&خوب تموم شده خشته نباشین
کوک کمر جینا رو ول کرد که جینا یه قدم پشت رفت که پاش گیر کرد به پله و داشت می یوفتاد که یهو کوک از دستش گرفت و جینا رو به سمت خودش کشید و از کمرش گرفت که یهو کوک متوجه شد دشمنش رو بغل کرده پس دستش رو از کمر جینا ول کرد و تولوپ جینا افتاد زمین و کوک بدون توجه رفت و رو صندلی نشست تا استراحت کنه جینا هم که از سرش گرفت گفت
جینا. آخ خرگوش وحشی چته من میگرن دارم الان سردرد بگیرم قراره چی کار کنی( عصبی و کلافه)
(همه ی اعضا بدو بدو رفتن سمتش تا ببینن آسیب دیده یا نه )که کوک در جواب جینا گفت
کوک.کار خاصی نمی کنم ذاتا من وظیفم نیست که ازت مراقبت کنم(سرد و بم)
نامی. کوک بسته حدا قل وقتی گرفتیش ولش نمی کردی
کوک. فکر کنین نگرفته بودمش(بیخیال)
نامی. هوففف جینا پاشو بریم خوابگاه وسایلت رو بردن اونجا و در ضمن کوک چون جا نبود رو تخت کناری تو می خوابه (تختم یکیش کنار اینور دیواری یکیش اونور دیوار یعنی جداست)
کوک. یاااا واقعا که قول نمی دم نکشمش(کلافه)
فلش بک به وقتی که جینا رفت تو اتاقش همزمان با کوک.
جینا. هوف بلاخره خستگی در کردم که جینا خودش رو رو یکی از تخت ها ولو کرد و گفت
جینا. پرنس یخی لباسای من تو کدوم کمده؟(ذوق)
کوک ویو با این که ازش بدم می یاد ولی ذوق کردنی زیادی کیوته ولی بارم تنفرن بهش کم نمی شه
کوک. کمد صورتی(سرد)
جینا. یا واقعا دلیل سرد بودنت با من چیه؟
که کوک آروم نشست رو تخت کنار جینا و آروم آروم صورتش رو نزدیک جینا برد که یهو.......
کوک با سردی تمام نزدیک جینا شدو کمر جینا رو گرفت و عکس گرفتن و تموم مدت کوک و جینا یه لبخند زوری زده بودن
&خوب تموم شده خشته نباشین
کوک کمر جینا رو ول کرد که جینا یه قدم پشت رفت که پاش گیر کرد به پله و داشت می یوفتاد که یهو کوک از دستش گرفت و جینا رو به سمت خودش کشید و از کمرش گرفت که یهو کوک متوجه شد دشمنش رو بغل کرده پس دستش رو از کمر جینا ول کرد و تولوپ جینا افتاد زمین و کوک بدون توجه رفت و رو صندلی نشست تا استراحت کنه جینا هم که از سرش گرفت گفت
جینا. آخ خرگوش وحشی چته من میگرن دارم الان سردرد بگیرم قراره چی کار کنی( عصبی و کلافه)
(همه ی اعضا بدو بدو رفتن سمتش تا ببینن آسیب دیده یا نه )که کوک در جواب جینا گفت
کوک.کار خاصی نمی کنم ذاتا من وظیفم نیست که ازت مراقبت کنم(سرد و بم)
نامی. کوک بسته حدا قل وقتی گرفتیش ولش نمی کردی
کوک. فکر کنین نگرفته بودمش(بیخیال)
نامی. هوففف جینا پاشو بریم خوابگاه وسایلت رو بردن اونجا و در ضمن کوک چون جا نبود رو تخت کناری تو می خوابه (تختم یکیش کنار اینور دیواری یکیش اونور دیوار یعنی جداست)
کوک. یاااا واقعا که قول نمی دم نکشمش(کلافه)
فلش بک به وقتی که جینا رفت تو اتاقش همزمان با کوک.
جینا. هوف بلاخره خستگی در کردم که جینا خودش رو رو یکی از تخت ها ولو کرد و گفت
جینا. پرنس یخی لباسای من تو کدوم کمده؟(ذوق)
کوک ویو با این که ازش بدم می یاد ولی ذوق کردنی زیادی کیوته ولی بارم تنفرن بهش کم نمی شه
کوک. کمد صورتی(سرد)
جینا. یا واقعا دلیل سرد بودنت با من چیه؟
که کوک آروم نشست رو تخت کنار جینا و آروم آروم صورتش رو نزدیک جینا برد که یهو.......
۷.۷k
۲۱ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.