Colored stars
part ①①
ته: اوکی ولم کن برم
رفتم اونجایی که هانجی گفت
دیا: کیم تهیونگ من عاشقتم
بهش سیلی زدم
ته: در صورتی که کل روزای هفته ردت کردم باز میای اینکارو میکنی " عصبی "
کوک: سلام هیونگ
ته: سلام نعنا
دیا: چطور با این احمق خرپول رفتار خوبی داری ولی من که دخنر عموتم میزنی
ته: چون شیش با ر تا الان بهت گفتم من کس دیگه ای رو دوست دارم ولی هو هروز با یه لباس باز میای میگی کیم تهیونگ من عاشقتم
آسامی: هیونگ انقدر ضد حال نباش یا بگو کیه یا با دی....
ته: جئون جونگکوک
آسامی:هان چی شد
ته: جواب سوالتو دادم میخواین واضح تر بشنوین؟ بنده کیم تهیونگ عاشق جئون جونگکوکم و از ده سالگی گرایشم نسبت به دخترا تغییر کرده اوکی
هانجی: عه کوک کجا قیب شد
که یکی پرید رو کولم
کوک: منم دوست دارم هیونگی
آسامی: دیا برو گمشو شد داماد خانواده ی ما هو هو هو هو هو هو
دیا: از کی
ته: روز امتحان ریاضیتون
دیا: ولش کن هو هو هو هو هو هو
سوجون: هرکس فاز دیا رو درک کرد بهم بگه تا بهش پول بدم
ته: جدا
یونو: بیا بریم عسیسم
رونا: بهت گفتم امروز بهم اعتراف میکنن
سوهو: سیس گنگ بگیرین
جونگی: دست به کمر عین فنر
کوک: مامان بابا خانم و اقای کیم
یونا: من دیگه برای تو خانم کیم نیستم بگو مادر شوهر زبونت عادت کنه فداتشم
رونا: الو اداره ی پلیس میخواستم بگم به دوستای کیم تهیونگ بگین هرچه زود تر بیا ن اینجا
آسامی: اهان میسو و هانول رفتن.. عه کوک ک تهیونگ کوشن
راه افتادمو رفتم
ته: فعلا
کوک: صبر کن من از رو کولت بیام پایین من کلاس دارم
جین: بزا عکس بگیرم
نامی: قلبم اکلیلی شد
یونگی: جیمین پولو بده
جیمین: هیونگ ترو خدا
یونگی: رد کن بیاد
هوسوک: لالا لای لالای لای
جیمین: هیونگ احمق
یونگی؛ نمیخواد جوجه باشه مال خودت
کوک: بزار برم پایین
ته: همونجا بمون
کوک: نمیخوام
ته: من درخواست نکردم دستور دادم
بردمش گذاشتمش تو ماشین
کوک: هیونگ خطرناک شدی
یونا: اول میریم پاشاژ بعد میریم فروشگاه برا این شیرموز میگیرم کیم ته حرکت کن
کوک: قضیه ی این کیم ته چیه
یونا: تهیونگ خوشش نمیاد دشمنش بهش بگه کیم تهیونگ بعد دشمنش کیم ته صداش میزنه
کوک: دشمنت کیه
ته: سوک جه جوم برادی بزرگ همون جه بومی که فرستادم زندان
کوک: سوک جه جوم چقدر اسمش اشناست
ته: بشینین توماشین
که یه تفنگ از زیر صندلی برداشتم و سرمو گذاشتم رو فرمون
جه جوم: تو جونگکوک نیستی
کوک: شما؟
جه جوم: جه جومم چی شده با مادر کیم ته هستی
کوک: با مامانم دوسته
جه جوم: من همونیم که تو مدرسه ی قبلیت بهت زور میگفتم الانم یه درخواست دارم
کوک: اهان شناختم چه درخواستی
جه جوم: میخوام برای زایع کردم دشمنم باهام قرا.....
ته،: دشمنت زود تر اقدام کرده و الان این مال اونه
......
ص
ته: اوکی ولم کن برم
رفتم اونجایی که هانجی گفت
دیا: کیم تهیونگ من عاشقتم
بهش سیلی زدم
ته: در صورتی که کل روزای هفته ردت کردم باز میای اینکارو میکنی " عصبی "
کوک: سلام هیونگ
ته: سلام نعنا
دیا: چطور با این احمق خرپول رفتار خوبی داری ولی من که دخنر عموتم میزنی
ته: چون شیش با ر تا الان بهت گفتم من کس دیگه ای رو دوست دارم ولی هو هروز با یه لباس باز میای میگی کیم تهیونگ من عاشقتم
آسامی: هیونگ انقدر ضد حال نباش یا بگو کیه یا با دی....
ته: جئون جونگکوک
آسامی:هان چی شد
ته: جواب سوالتو دادم میخواین واضح تر بشنوین؟ بنده کیم تهیونگ عاشق جئون جونگکوکم و از ده سالگی گرایشم نسبت به دخترا تغییر کرده اوکی
هانجی: عه کوک کجا قیب شد
که یکی پرید رو کولم
کوک: منم دوست دارم هیونگی
آسامی: دیا برو گمشو شد داماد خانواده ی ما هو هو هو هو هو هو
دیا: از کی
ته: روز امتحان ریاضیتون
دیا: ولش کن هو هو هو هو هو هو
سوجون: هرکس فاز دیا رو درک کرد بهم بگه تا بهش پول بدم
ته: جدا
یونو: بیا بریم عسیسم
رونا: بهت گفتم امروز بهم اعتراف میکنن
سوهو: سیس گنگ بگیرین
جونگی: دست به کمر عین فنر
کوک: مامان بابا خانم و اقای کیم
یونا: من دیگه برای تو خانم کیم نیستم بگو مادر شوهر زبونت عادت کنه فداتشم
رونا: الو اداره ی پلیس میخواستم بگم به دوستای کیم تهیونگ بگین هرچه زود تر بیا ن اینجا
آسامی: اهان میسو و هانول رفتن.. عه کوک ک تهیونگ کوشن
راه افتادمو رفتم
ته: فعلا
کوک: صبر کن من از رو کولت بیام پایین من کلاس دارم
جین: بزا عکس بگیرم
نامی: قلبم اکلیلی شد
یونگی: جیمین پولو بده
جیمین: هیونگ ترو خدا
یونگی: رد کن بیاد
هوسوک: لالا لای لالای لای
جیمین: هیونگ احمق
یونگی؛ نمیخواد جوجه باشه مال خودت
کوک: بزار برم پایین
ته: همونجا بمون
کوک: نمیخوام
ته: من درخواست نکردم دستور دادم
بردمش گذاشتمش تو ماشین
کوک: هیونگ خطرناک شدی
یونا: اول میریم پاشاژ بعد میریم فروشگاه برا این شیرموز میگیرم کیم ته حرکت کن
کوک: قضیه ی این کیم ته چیه
یونا: تهیونگ خوشش نمیاد دشمنش بهش بگه کیم تهیونگ بعد دشمنش کیم ته صداش میزنه
کوک: دشمنت کیه
ته: سوک جه جوم برادی بزرگ همون جه بومی که فرستادم زندان
کوک: سوک جه جوم چقدر اسمش اشناست
ته: بشینین توماشین
که یه تفنگ از زیر صندلی برداشتم و سرمو گذاشتم رو فرمون
جه جوم: تو جونگکوک نیستی
کوک: شما؟
جه جوم: جه جومم چی شده با مادر کیم ته هستی
کوک: با مامانم دوسته
جه جوم: من همونیم که تو مدرسه ی قبلیت بهت زور میگفتم الانم یه درخواست دارم
کوک: اهان شناختم چه درخواستی
جه جوم: میخوام برای زایع کردم دشمنم باهام قرا.....
ته،: دشمنت زود تر اقدام کرده و الان این مال اونه
......
ص
۷.۰k
۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.