سناریو درخواستی💜

وقتی با یه سلبریتی دختر ام وی میدن و ا.ت حسودی میکنه


نامجون: ات توروخدا قهر نباش
ات: باید قبل از اینکه این کارو میکردی به فکرش بودی چرا بهم نگفتی اگه می گفتی من الان انقدر عصبانی نبودم😠


جین: هندسام کوچولو باهام آشتی نمی کنی
ات: نه خیر
جین: اگه آشتی کنی هر چیزی که بگی برات درست می کنم
ات: قول
جین: قول
ات: پس آشتی(و همدیگه رو بغل کردین)


یونگی: پیشی من
ات: ها چته(با عصبانیت و سرد)
یونگی: عشقم من فقط تورو دوست دارم حسودی نکن(روی تخت دراز کشیده ات رو پرت می کنه توی بغل خودش و انقدر کیوت خوابیده و ات رو محکم بغل کرده که ات از کیوتی یونگی رو می بوسه و آشتی می کنن)


جیهوپ: سانشاینم من که تورو خیلی دوست دارم قهر نکن عشقم فدات بشم
ات: جیهوپ تو چرا به من قبلش نمیگی که الان اینطوری من عصبانی باشم
جیهوپ: ببخشید عشقم اصن پاشو بریم هرچی می خوای واست بخرم
ات: باشه آشتی فقط دیگه این کارو نکن هوپی(و همدیگه رو بغل می کنید)


جیمین: موچی کوچولو فدات بشم ببخشید
ات: نه خیرم به این سادگی ها نیست نمی بخشم(اخم کیوت)
جیمین: اگه آشتی کنی برات کلی موچی میخرم🍡🍡
ات: آشتیییی(و جیمین رو بغل میکنه
( چرا ات همیشه با خوراکی گول میخوره😂)


تهیونگ: بیبی خوشگلم
ات:(جواب تهیونگ نداد)
تهیونگ: ات نازم
ات: ها بله(سرد)
منو می‌بخشی؟
ات: نخیر نمی بخشمت
تهیونگ:یونتان بیا مامانت رو گاز بگیر تا آشتی کنه
ات: نخیرم یونتان بابایی رو گاز بگیر
تهیونگ: ات اگه آشتی کنی واست سگ میخرم آبجی یونتان بشه
ات: آشتییییی(بغل)


کوک: ات آشتی نمی کنی
ات: نه مگه زوره
کوک: باشه آشتی نکن(میره یه شیر موز درست می کنه می خوره)
یک هفته بعد
ات: چیییی(و بله نام آهنگ (کیم ات دوستت دارم) از جئون جونگ کوک😂)
ات: کوکیااااااا(و ات پرید بغل کوک و کلی بوسش کرد و کوکم ات رو توی هوا چرخوند)


و پایان می دونم خیلی بد شده ولی خوب گفتم بذارم❤