فیک جیهوپ

فیک جیهوپ
پارت۲۲
_________________
درو زدن و دکتر و مکس اومدن تو
€ سلام ارباب
هوپی سرشو تکون داد
&سلام ارباب ....چی شده
دکتر شروع کرد به معاینه کردن دستم.
+ رفته بودیم سوارکاری ....که بومرنگ یه مار دید و رم کرد و ات رو انداخت زمین
&مار ! ....چجوری اونجا که حفاظ داره ؟
+نمیدونم...هر موقع وقت کردی ببین چجوری مار اومده اونجا ...خطرناکه ممکنه آدما و اسبای اونجا رو نیش بزنه .
&بلع چشم ارباب فردا رسیدگی میکنم.
+چیشد دکتر
€هیچی ارباب اتفاقی نیوفتاده فقط دستشون ضربه دیده.
+خیلی خب....ات درد داری هنوزم .
♤نه 🙂
دکتر از جاش بلند شد و گفت:
€ارباب اگه با من امری ندارین برم.
+نه ممنون برو
& ارباب کاری ندارین
+نه مکس
&خدافظ
دکتر و مکس رفتن .
♤هوپی
+بلع
♤من برم پایین...توهم لباس عوض کن .
+وایسا باهم بریم.
♤ باشه
هوپی لباساشو عوض کرد . یه تیشرت آبی و یه شلوار سفید ورزشی پوشید . رفت جلوی آینه موهاشو درست کرد و برگشت طرفم.