پارت دهم عشق مافیایی

ا.ت ویو
وقتی رفتم خونه سریع یه چیز خوردم و بعد خوابیدم
جیمین ویو
بعد از اینکه ا‌.ت رو رسوندم خیلی سریع رفتم خونه و بعد سرم به بالشت نرسیده خوابیدم
فردا صبح جیمین ویو
وقتی از خواب بلند شدم دیدم که یونا [دختر عمه جیمین] همراه با عمم تو پذیرایی نشستن
یونا دوست دختر سابقم بود که بهم خیانت کرد
فلش بک
ج. یونا عشقم من میرم خرید
یونا. باشه عشقم برو
جیمین میره و کلی خوراکی می‌خره و میاد خونه میبینه یه پسر با یونا در حال بوسیدن هم بودن
یونا. ج‌ج‌ج جیمین [با لکنت]
پسره. اوم عشقم پس این همون مرده
یونا. جیمین عشقم وایسا
جیمین. هه عشقم برو گمشو همه رابطه ما تمومه
پایان فلش بک
یونا. اوه ددی سلام چه خبر دلم برات تنگ شده بود [ بچها کل مکالمه یونا عشوه آیه و جیمین سرد مامان یونا یعنی عمه جیمینم معمولی ]
ج. من ددی تو نیستم
یونا. عشقم چرا من بیبی تو ام و توام ددی من
ج. خفه شو دختره هرزه[ دادددد]
یونا جیمین من هرزه نیستم
ج. ایش خب همگی جمع شید میخوام یک چیزی رو بگم
] همه اعضای خونه اومدن ]
ج. .....


خب خب تمامی این پارت😌