پارت ۲
عضو هشتم
پارت ²
خانم کیم ا\ت
«ویو ا\ت»
وای باورم نمیشه یک جیغ بنفش زدم و اشکام سرازیر شد اما حالا که چی اونا من رو نمیخوان ولی یک لحضه حواسم نبود دختره موهام رو کشید
«زمان حال»
دختره : پس تو به من بردی حالا میفهمی
موهاش رو کشیدم یک جیغ کشید دختره ی افاده ای
داور ها اومدن از هم جدا شون کردن و ا\ت افتاد زمین دختره از اتاق رفت بیرون داور ها اومدن سر وقتش و هی ازش میپرسیدن حالت خوبه گفت:بله خوبم داورا:الان میتوانید اعضای بی تی اس رو ببینید ا\ت:میشه فردا بیام ؟داورها:بله ساعت ۱۲ اینجا باشید چمدون هم یادتون نره ا\ت: چشم .
«ویو ا\ت»
رفتم خونه ناهار نودل و دوکبوبی خوردم و رفتم که چمدون ببندم هانا زنگ زد
«تماس ا\ت و هانا »
(علامت هانا :، علامت ا\ت:؛)
،سلام چطور نفس
؛قربونت خیلی خوشحالممممممممم
،چرا؟
؛شدم عضو هشتم بی تی اسسسسسس
،وای واقعا تعریف نکن الان میام خونتون
،دار(قطع کرد)
نیم ساعت بعد هانا رسید
زینگ زینگ(صدای در )رفتم در رو باز کردم پرید بغلم
؛بابا اروم باش
،چجوری دختر میفهمی تو الان عضو هشتم بی تی اسی
؛نههههه(جیغ زد)
همدیگه رو بغل کردیم رفتیم روی حال نشستیم یهو ا\ت جیغ زد
،چته بابا
؛چمدون نبستم فردا میرم خوابگاه بی تی اس
،وای پاشووووووو
رفتن توی اتاق و هانا هی میگفت چی برداری این رو بردار اون رو بردار
بعد از ۱ ساعت تموم شد ۶ تا چمدون حاجی این رو چجوری ببرم خیلی زیادن
،تو میتونی
؛وایسا زنگ کمپانی بزنم بپرسم میشه اینقدر برد یا نه
خماریییی😜😜
اسلاید اول :کاور
اسلاید دوم :چمدون ها
اسلاید سوم :تیپش
اسلاید چهارم :خودش
«من توی هرپارت قیافه ا\ت رو میزارم»
پارت ²
خانم کیم ا\ت
«ویو ا\ت»
وای باورم نمیشه یک جیغ بنفش زدم و اشکام سرازیر شد اما حالا که چی اونا من رو نمیخوان ولی یک لحضه حواسم نبود دختره موهام رو کشید
«زمان حال»
دختره : پس تو به من بردی حالا میفهمی
موهاش رو کشیدم یک جیغ کشید دختره ی افاده ای
داور ها اومدن از هم جدا شون کردن و ا\ت افتاد زمین دختره از اتاق رفت بیرون داور ها اومدن سر وقتش و هی ازش میپرسیدن حالت خوبه گفت:بله خوبم داورا:الان میتوانید اعضای بی تی اس رو ببینید ا\ت:میشه فردا بیام ؟داورها:بله ساعت ۱۲ اینجا باشید چمدون هم یادتون نره ا\ت: چشم .
«ویو ا\ت»
رفتم خونه ناهار نودل و دوکبوبی خوردم و رفتم که چمدون ببندم هانا زنگ زد
«تماس ا\ت و هانا »
(علامت هانا :، علامت ا\ت:؛)
،سلام چطور نفس
؛قربونت خیلی خوشحالممممممممم
،چرا؟
؛شدم عضو هشتم بی تی اسسسسسس
،وای واقعا تعریف نکن الان میام خونتون
،دار(قطع کرد)
نیم ساعت بعد هانا رسید
زینگ زینگ(صدای در )رفتم در رو باز کردم پرید بغلم
؛بابا اروم باش
،چجوری دختر میفهمی تو الان عضو هشتم بی تی اسی
؛نههههه(جیغ زد)
همدیگه رو بغل کردیم رفتیم روی حال نشستیم یهو ا\ت جیغ زد
،چته بابا
؛چمدون نبستم فردا میرم خوابگاه بی تی اس
،وای پاشووووووو
رفتن توی اتاق و هانا هی میگفت چی برداری این رو بردار اون رو بردار
بعد از ۱ ساعت تموم شد ۶ تا چمدون حاجی این رو چجوری ببرم خیلی زیادن
،تو میتونی
؛وایسا زنگ کمپانی بزنم بپرسم میشه اینقدر برد یا نه
خماریییی😜😜
اسلاید اول :کاور
اسلاید دوم :چمدون ها
اسلاید سوم :تیپش
اسلاید چهارم :خودش
«من توی هرپارت قیافه ا\ت رو میزارم»
۷۶۴
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.