مافیا پارت پنج
کوک باید باهام بیای وگرنه جسد بچهانو هم، اتیش میزنم
ات بباشه گریه
بردتش
جیا ات ات کجایی نکنه همون یارث اومده بردتش وای نه
ات رو برد گذاشتش تویماشین تا اینکه کوک جلو دهن ات دستمال گرفته و بیهوش سد
کوک هوفف دلم برات تنگ سده بود
گذاشتش توی ماشین
کوک چرا انقد سبک شده چشد لاغر شده ینی انقد دوسم داشته که هیچی نخورده ات ببخشید مجبور یودم ولی باور نمیکنم که بچهامون مردن بغض
بردمس گذاشتمش داخل یه اتاق
ات ویو
بیدار شدم چقد اینجا اشتاهه نکنه اینجا همون جاییه نه بابا شبیه هشه الان ژاپنیم ولش
اجوما دخترم بیا پایین شام بخور
ات اج اجو اجوما
اجوما ات ات تویی دختر
بغلش کرد
ات دلم برات تنگ شده
اجوما منم میدونی
ات نگو بهتره
اجوما باشه عزیزم برو پایین غذا بخور
ات نمیخورم
اجوما میکشت
ات بکشم بهتره بهش بگو نمیخورم
اجوام باشه
اجوما ارباب نمیخوره
کوک خب واسش، دارم
پارت شش
کوک واسچی نمای غذا بخوری
ات میل ندارم
کوک تو قلط کردی
ات مگه همچی من دست توعه داد
کوک اره
ات تا ببینیمممممم داد
کوک یر من داد نزن کوک ات رو حل داد ات محکم خورد به دیوار از بس که لاغر شده بود که کمرش زخم عمیقی خورد
ات بیهوس سد
کوک هوی هوی ات ببخشید بیدار سو بغض
کوک چی چی این چیه دید زیر دستش شده خون
کوک چی چی نه نه اجومااااا
اجوما بله رییس
کوک برو اون بسته روی میز رو بیار
اجوما چشم
اجوما بفرمایید
کوک حالا برو بیرون
اجوما باشه
کوک ویو
دست خودم نبود پرتش کردم سمت دیوار کل کمرش پاره سد نباید اینکارو میکردم اگه فلج شه چی مجبور شدم پیراهنشو در بیارم مث چی لاغر سده بود
دیگه دلم نمیومد بهاش بد رفتاری کنم از بس پوست استخون سده بود
باند پیچیش کرد
ات بباشه گریه
بردتش
جیا ات ات کجایی نکنه همون یارث اومده بردتش وای نه
ات رو برد گذاشتش تویماشین تا اینکه کوک جلو دهن ات دستمال گرفته و بیهوش سد
کوک هوفف دلم برات تنگ سده بود
گذاشتش توی ماشین
کوک چرا انقد سبک شده چشد لاغر شده ینی انقد دوسم داشته که هیچی نخورده ات ببخشید مجبور یودم ولی باور نمیکنم که بچهامون مردن بغض
بردمس گذاشتمش داخل یه اتاق
ات ویو
بیدار شدم چقد اینجا اشتاهه نکنه اینجا همون جاییه نه بابا شبیه هشه الان ژاپنیم ولش
اجوما دخترم بیا پایین شام بخور
ات اج اجو اجوما
اجوما ات ات تویی دختر
بغلش کرد
ات دلم برات تنگ شده
اجوما منم میدونی
ات نگو بهتره
اجوما باشه عزیزم برو پایین غذا بخور
ات نمیخورم
اجوما میکشت
ات بکشم بهتره بهش بگو نمیخورم
اجوام باشه
اجوما ارباب نمیخوره
کوک خب واسش، دارم
پارت شش
کوک واسچی نمای غذا بخوری
ات میل ندارم
کوک تو قلط کردی
ات مگه همچی من دست توعه داد
کوک اره
ات تا ببینیمممممم داد
کوک یر من داد نزن کوک ات رو حل داد ات محکم خورد به دیوار از بس که لاغر شده بود که کمرش زخم عمیقی خورد
ات بیهوس سد
کوک هوی هوی ات ببخشید بیدار سو بغض
کوک چی چی این چیه دید زیر دستش شده خون
کوک چی چی نه نه اجومااااا
اجوما بله رییس
کوک برو اون بسته روی میز رو بیار
اجوما چشم
اجوما بفرمایید
کوک حالا برو بیرون
اجوما باشه
کوک ویو
دست خودم نبود پرتش کردم سمت دیوار کل کمرش پاره سد نباید اینکارو میکردم اگه فلج شه چی مجبور شدم پیراهنشو در بیارم مث چی لاغر سده بود
دیگه دلم نمیومد بهاش بد رفتاری کنم از بس پوست استخون سده بود
باند پیچیش کرد
۱۷.۳k
۱۸ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.