Part⁵
Part⁵
علامت ها: یونا+/ تهیونگ-/ سوجین&/ جیون×/ هانول@/ سیون¢/ کیوم£
زنگ که خورد اکثر بچه ها از کلاس خارج شدن و من هم به سلف رفتم تا چیزی برای خوردن بگیرم. ولی قبل از غذا دستشویی رفتم تا آبی به سر و صورتم بزنم. دختر مو خرمایی همراه با دو نفر دیگه وارد شد و وانمود به شستن دست هاش کرد
: تو خواهر تهیونگی مگه نه؟ همون دختر پرورشگاهی خوش شانس؟
از آینه نگاهی بهش انداختم. یکی از دستاش و لبه سینک گذاشته بود و دست دیگرش و به کمرش و پاهاش و قیچی مانند جلوی یکدیگر گذاشته بود! نگاه سرکشش دنبال فتنه و دردسر بود تا حلوای پا قدمیم، رسوام کنه! با اشتیاق منتظر جوابی بود که قرار بود بهش بدم. منتظر یه سوتی! یه اشتباه! یه حرف ناسزا! یه حرکت نادرست!
طوری که بهانه ای دستش ندم سنجیده گفتم
+ حرفت و بزن
پوزخند صداداری زد و دستش و از سینک برداشت و نزدیکم شد
: تو هم هرزش شدی مگه نه؟..
من بین یه مشت گرگ درنده و روباه مکار گیر افتاده بودم که از خونم تغذیه میکردن و تشنه اذیت کردن امسال من و دنبال برچسب چسبوندن بهشون بودن. برای پولدار ها اذیت کردن افراد ضعیف و بی سرپرست مثل یه بازی، سرگرم کننده هست. به هر شکلی که میشه و بلد هستن نشون میدن اگه ماها درخت شب کریسمس باشیم اونا ستاره درخشان بالای سرش هستن و این همون اختلاف ما با اوناست! اما من هرگز به این ذلت و خفت و رسوایی که اونا برام خوابشو دیدن تن نمیدم!...
من خوب بلدم چطور به این روباه های مکار و حیله گر درسی بدم که از ترس و لرز جونشون جرعت نزدیک شدن بهم و نداشته باشن؛ اونقدری کم تجربه نیستم که به نفع اونا قدم بردارم و چیزی که میخوان و بهشون بدم!
شیر آب و بستم و دست هام و خشک کردم. فاصله بینمون و با انداختن قدم توپری به سمتش پر کردم و آروم توی صورتش لب زدم
+ میخوای بهت نشون بدم یه هرزه واقعی چه شکلیه؟..
چونه شو بالا داد و صاف ایستاد
: نشونم بده ببینم
محکم چونشو گرفتم و به سمت اینه چرخوندم و کنار گوشش لب زدم
+ این کسیه که من بهش هرزه میگم
صورتش و کشید و روی صورتم حرفاش و با داد فرود اورد
: تو فک کردی کی هستی هان؟..
لبخندی بهش زدم و فاصله اندکمون و با انداختن قدم کوچکی پر کردم و روی صورتش خم شدم و طوری که کسی به غیر خودش نشنوه تهدید وار گفتم
+ من قبل از کیم یونا، پارک یونا هستم و پارک یونا میتونه تو توالت اینجا خفتت کنه و کاری کنه کسی هم متوجه نشه
دستم و بلند کردم که بهت زده صورتش و عقب کشید لبخند وقیحی زدم و دست نوازش رو سرش کشیدم و موهاش و پشت گوشش گذاشتم و تو گوشش لب زدم
+ مواظب پارک یونا باش
ادامه دارد........
علامت ها: یونا+/ تهیونگ-/ سوجین&/ جیون×/ هانول@/ سیون¢/ کیوم£
زنگ که خورد اکثر بچه ها از کلاس خارج شدن و من هم به سلف رفتم تا چیزی برای خوردن بگیرم. ولی قبل از غذا دستشویی رفتم تا آبی به سر و صورتم بزنم. دختر مو خرمایی همراه با دو نفر دیگه وارد شد و وانمود به شستن دست هاش کرد
: تو خواهر تهیونگی مگه نه؟ همون دختر پرورشگاهی خوش شانس؟
از آینه نگاهی بهش انداختم. یکی از دستاش و لبه سینک گذاشته بود و دست دیگرش و به کمرش و پاهاش و قیچی مانند جلوی یکدیگر گذاشته بود! نگاه سرکشش دنبال فتنه و دردسر بود تا حلوای پا قدمیم، رسوام کنه! با اشتیاق منتظر جوابی بود که قرار بود بهش بدم. منتظر یه سوتی! یه اشتباه! یه حرف ناسزا! یه حرکت نادرست!
طوری که بهانه ای دستش ندم سنجیده گفتم
+ حرفت و بزن
پوزخند صداداری زد و دستش و از سینک برداشت و نزدیکم شد
: تو هم هرزش شدی مگه نه؟..
من بین یه مشت گرگ درنده و روباه مکار گیر افتاده بودم که از خونم تغذیه میکردن و تشنه اذیت کردن امسال من و دنبال برچسب چسبوندن بهشون بودن. برای پولدار ها اذیت کردن افراد ضعیف و بی سرپرست مثل یه بازی، سرگرم کننده هست. به هر شکلی که میشه و بلد هستن نشون میدن اگه ماها درخت شب کریسمس باشیم اونا ستاره درخشان بالای سرش هستن و این همون اختلاف ما با اوناست! اما من هرگز به این ذلت و خفت و رسوایی که اونا برام خوابشو دیدن تن نمیدم!...
من خوب بلدم چطور به این روباه های مکار و حیله گر درسی بدم که از ترس و لرز جونشون جرعت نزدیک شدن بهم و نداشته باشن؛ اونقدری کم تجربه نیستم که به نفع اونا قدم بردارم و چیزی که میخوان و بهشون بدم!
شیر آب و بستم و دست هام و خشک کردم. فاصله بینمون و با انداختن قدم توپری به سمتش پر کردم و آروم توی صورتش لب زدم
+ میخوای بهت نشون بدم یه هرزه واقعی چه شکلیه؟..
چونه شو بالا داد و صاف ایستاد
: نشونم بده ببینم
محکم چونشو گرفتم و به سمت اینه چرخوندم و کنار گوشش لب زدم
+ این کسیه که من بهش هرزه میگم
صورتش و کشید و روی صورتم حرفاش و با داد فرود اورد
: تو فک کردی کی هستی هان؟..
لبخندی بهش زدم و فاصله اندکمون و با انداختن قدم کوچکی پر کردم و روی صورتش خم شدم و طوری که کسی به غیر خودش نشنوه تهدید وار گفتم
+ من قبل از کیم یونا، پارک یونا هستم و پارک یونا میتونه تو توالت اینجا خفتت کنه و کاری کنه کسی هم متوجه نشه
دستم و بلند کردم که بهت زده صورتش و عقب کشید لبخند وقیحی زدم و دست نوازش رو سرش کشیدم و موهاش و پشت گوشش گذاشتم و تو گوشش لب زدم
+ مواظب پارک یونا باش
ادامه دارد........
۴.۶k
۳۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.