پارت ٢٦
فردا صبح شد بیدار شدی دیدید لبت رو لب جونگ کوک هست
سکته کردی میخاستی بلند شی یهو کوک بلند شد
دستت رو گرفت و تورو کشید طرفش و لبتو بوسید
تورو انداخت رو تخت و لباتو بوسید روت خیمه زد
یهو یکی در اتاق باز کرد خدمتکار بود تو جونگ کوک از رو تخت افتادین خدمتکار خندید
₩ ببشخید در نزدم میخاستم بیدارتوت کنم صبحانتون آماده هست بیاین و نوش جان کنید
% باشه الان میام
₩ چشم
خدمتکار رفت
% بیبی فک نکن خدمتکار اومد دست از سرت بر میزارم تازه شروع شده امشب به فاکت میدم پس مراقب باش شاید نتونم جلو خودمو بگیرم بعد پوزخنده زد و رفت تو اتاقش
جونگ کوک رفتوتو اتاقش رفت حموم
و تو هم رفتی حموم گفتی
$ واییی خدایا چیکار کنمم وایی کمکم کننن خداااا
ساعت ٩ نیم شد از حموم اومدی بیرون رفتیوپایین دیدی جونگ کوک رو مبل نشسته داره فیلم میبینه و تو هم ررفتیورو میز
% عه اومدی خبه دیگ بخوریم
رو صندلی نشستین
غذا خوردین
₩ چیز دیگه ای میل ندارین
% نه ممنون برو به کارت برس
₩ چشم نوش جان
$ ممنونم
₩ خاهش میکنم
تو و جونگ کوک غذا خوردین
% منگالان میخام برم بیرون برای عروسی یه کارایی دارم اوکی
$ باش
جونگ کوک غذا رو خورد و تو هم خوردی
% من رفتم
$ باش خدافز
% خدافز
ساعت کم کم ٤ بد از ظهر شد وجونگ کوک چند تا لباس عروس فرستاد تا تو انتخاب کنی و چند میکاپ برای ارایش عروسیت
تو لباس عروستو انتخاب کردی
نویسندده : عکسشو میزارم
لباس عروس خیلی خوشگل بود و حتی لباس جانگ کوک
ت رفتی تو اتاق لباس رو پوشیدی
مرد واقعا خیلی زیبا هستین خیلی بهتونومیاد شما واقعا زیبا هستین
$ ممنونم
خدمتکار اوند داخل و گفت
₩ وایی خیلی زیبا هستین بهتون میاد عالیه
$ ممنونم لباس عروس رو پوشیدی و آماده شدی میکاپتو کردی و منتظر بودی تموم شه استرس داشتي تموم شد
درو باز کردن و تت میخاستی بری پائين
رفتی
پائين جونگ کوک رو دیدی خیلی جذاب شده بود و فتی کوک تورو دید سکته کرد اخهدخیلی جذاب و کیوت شدی
جونگ کوک اومد پیشت
دست عمو گرفتین و رفتی رو صندلی نشستین
ساعت کم کم برای همه کارأ ٧ شد
€ خب عروسی رو شروع میکنیم
حتی رل جونگ کوک هم بود
£ خوب خانم ا/ت ایا حاضرین با آقای جونگ کوک ازدواج کنید
تو یکم مکس کردی و رل جونگ کوک دیدی ترسیدی
£ دوباره میپرسم ایا حاضرین با آقای جونگ کوک ازدواج کنید
$ اوم بله
£ خوب آقای چکجونگ کوک ایا شما حاضرین با خانم ا/ت ازدواج کنید
% بله
£ مبارکه از این موقع به بعد من شمارو زن شوهر میگویم خش بخت بشین
براتون اهنگ گذشاتن و با هم رقصیدن ساعت ٨ نیم شد کیک خوردین همه فامیل ها جونگ کوک اومدن و تورو بوس کردن گفتن وایی چه عروس زیبایی
$ ممنونم
عروسی تموم شد و تو کوک اومدین خؤنه
% خب خب خانم کوچولو دیگه شوهرت
$ حیف اره
% حیف باید از خدات باشه
تو گفتی برو میخام لباس عوض کنم
% باش
جونگ کوک رفت و تو لباستو در اوردی لباس خواب پوشیدی
جونگ کوک اومد داخل و گفت
% خب بهتر بخابیم
$ اره
% فک نکن یادم رفت به فاکت بدم
یهو جونگ کوک دستتو گرفت انداخت رو تخت و روت خیمه زد
ادامه دارد ....
نویسنده : تا پارت بعدی اهنگ بخونید
ای قشنگ تر پریا تنها تو کوچه نریا بچه های محل دزدن عشق منو می دزدن
سکته کردی میخاستی بلند شی یهو کوک بلند شد
دستت رو گرفت و تورو کشید طرفش و لبتو بوسید
تورو انداخت رو تخت و لباتو بوسید روت خیمه زد
یهو یکی در اتاق باز کرد خدمتکار بود تو جونگ کوک از رو تخت افتادین خدمتکار خندید
₩ ببشخید در نزدم میخاستم بیدارتوت کنم صبحانتون آماده هست بیاین و نوش جان کنید
% باشه الان میام
₩ چشم
خدمتکار رفت
% بیبی فک نکن خدمتکار اومد دست از سرت بر میزارم تازه شروع شده امشب به فاکت میدم پس مراقب باش شاید نتونم جلو خودمو بگیرم بعد پوزخنده زد و رفت تو اتاقش
جونگ کوک رفتوتو اتاقش رفت حموم
و تو هم رفتی حموم گفتی
$ واییی خدایا چیکار کنمم وایی کمکم کننن خداااا
ساعت ٩ نیم شد از حموم اومدی بیرون رفتیوپایین دیدی جونگ کوک رو مبل نشسته داره فیلم میبینه و تو هم ررفتیورو میز
% عه اومدی خبه دیگ بخوریم
رو صندلی نشستین
غذا خوردین
₩ چیز دیگه ای میل ندارین
% نه ممنون برو به کارت برس
₩ چشم نوش جان
$ ممنونم
₩ خاهش میکنم
تو و جونگ کوک غذا خوردین
% منگالان میخام برم بیرون برای عروسی یه کارایی دارم اوکی
$ باش
جونگ کوک غذا رو خورد و تو هم خوردی
% من رفتم
$ باش خدافز
% خدافز
ساعت کم کم ٤ بد از ظهر شد وجونگ کوک چند تا لباس عروس فرستاد تا تو انتخاب کنی و چند میکاپ برای ارایش عروسیت
تو لباس عروستو انتخاب کردی
نویسندده : عکسشو میزارم
لباس عروس خیلی خوشگل بود و حتی لباس جانگ کوک
ت رفتی تو اتاق لباس رو پوشیدی
مرد واقعا خیلی زیبا هستین خیلی بهتونومیاد شما واقعا زیبا هستین
$ ممنونم
خدمتکار اوند داخل و گفت
₩ وایی خیلی زیبا هستین بهتون میاد عالیه
$ ممنونم لباس عروس رو پوشیدی و آماده شدی میکاپتو کردی و منتظر بودی تموم شه استرس داشتي تموم شد
درو باز کردن و تت میخاستی بری پائين
رفتی
پائين جونگ کوک رو دیدی خیلی جذاب شده بود و فتی کوک تورو دید سکته کرد اخهدخیلی جذاب و کیوت شدی
جونگ کوک اومد پیشت
دست عمو گرفتین و رفتی رو صندلی نشستین
ساعت کم کم برای همه کارأ ٧ شد
€ خب عروسی رو شروع میکنیم
حتی رل جونگ کوک هم بود
£ خوب خانم ا/ت ایا حاضرین با آقای جونگ کوک ازدواج کنید
تو یکم مکس کردی و رل جونگ کوک دیدی ترسیدی
£ دوباره میپرسم ایا حاضرین با آقای جونگ کوک ازدواج کنید
$ اوم بله
£ خوب آقای چکجونگ کوک ایا شما حاضرین با خانم ا/ت ازدواج کنید
% بله
£ مبارکه از این موقع به بعد من شمارو زن شوهر میگویم خش بخت بشین
براتون اهنگ گذشاتن و با هم رقصیدن ساعت ٨ نیم شد کیک خوردین همه فامیل ها جونگ کوک اومدن و تورو بوس کردن گفتن وایی چه عروس زیبایی
$ ممنونم
عروسی تموم شد و تو کوک اومدین خؤنه
% خب خب خانم کوچولو دیگه شوهرت
$ حیف اره
% حیف باید از خدات باشه
تو گفتی برو میخام لباس عوض کنم
% باش
جونگ کوک رفت و تو لباستو در اوردی لباس خواب پوشیدی
جونگ کوک اومد داخل و گفت
% خب بهتر بخابیم
$ اره
% فک نکن یادم رفت به فاکت بدم
یهو جونگ کوک دستتو گرفت انداخت رو تخت و روت خیمه زد
ادامه دارد ....
نویسنده : تا پارت بعدی اهنگ بخونید
ای قشنگ تر پریا تنها تو کوچه نریا بچه های محل دزدن عشق منو می دزدن
۶۶.۸k
۱۳ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.