(شادی اور) part 1

______فیک شادی اور
________♡پارت یک♡
~های من یه دختر 16 ساله به اسم لی رائون هستم از جاهای اروم خوشم میاد و چیزی که خیلی ناراحتم میکنه اینه که بعضی از اطرافیانم بخاطر درونگرا بودنم فک میکنن مغرورم درون غمگینی دارم ولی همیشه تظاهر میکنم خیلی حالم خوبه~
توی کلاس نشسته بودم و داشتم درس میخوندم و منتظر معلم بودم بعد چند دقیقه استاد کیم وارد کلاس شد ولی تنها نبود یه دانش اموز دیگه همراهش بود که نمیشناختمش
کیم ایل دونگ:ایشون دانش اموز جدید هستن خودتو معرفی کن
€سلام من مین یونگی هستم
کیم ایل دونگ:خب اقای مین میتونی بری کنار لی رائون بشینی فقط اونجا خالیه
€چشم
اومد کنارم نشست
+سلام
€سلام
*دوساعت بعد*
کلاسمون تموم شد وسایلم و جمع کردم که یونگی گفت
€خیلی وقته توی این مدرسه ای؟
+اره سه ساله اینجام
€میتونی مدرسه رو بهم نشون بدی؟
+اره حتما بیا بریم
مدرسه رو بهش نشون دادم که ازم پرسید
€ببخشید اسمت رائون بود؟
+اره لی رائون
€اها راستی میتونی بهم بگی شوگا بیشتر با این اسم صدام میکنن
یه نگاه به ساعتش انداخت و گفت
ادامه دارد...