فیک『 شیطان』

فیک『 شیطان』
پارت ۱۳
+...
، ا.ت چی شده جونگ کوک اذیتت کرده؟
+ ...
ویو ا.ت
وقتی اسمش رو اورد قلبم درد گرفت احساس میکردم دیگه قلبم نمیزنه
، ا.ت یا حرف میزنی یا...
راوی : جولیا شروع کرد به قلقلک دادن ا.ت
ا. ت هم قش کرد کف خونه از بس خندید
+ باش میگم ول کن خخخ دلم درد گرفت خخخ توروخدا خخخ
، باش ولی اگه نگی دوباره قلقلکت میدم 🤣
+ یااااااا
، باش بابا حالا بگو
راوی ا.ت همه چیز رو با گریه تعریف کرد و جولیا هم اشک های او را پاک کرد( خدایی زرشک🤣)
، خب ا.ت عاشق شدی رفت 🤣
+ اینو که خودمم میدونم الاغ 😐😑
، خب کی ازدواج میکنی
+خدایا اینو خودت شفا بدی کافی نیس به شیطان هم بگو بیاد
، خب زنگ بزنم اقا دوماد بگم بیاد ببرتت
راوی ا.ت دمپایی اش را در اورد و دنبال جولیا دوید(کاری که من با دوستام میکنم )
، بابا شوخی کردم غلط کردم ولم کن
+ این دفعه ازت میگذرم ولی دفعه بعدی در کار نیست
، باش ولی پاشو لباسات رو عوض کن سرما میخوری دختر
ویو ا.ت رفتم حموم دوش ۱۵ مین گرفتم لباسام رو عوض کردم ارایش کردم
ویو جولیا
زنگ زدم به جونگ کوک و هر چی فحش از دهنم در اومد گفتم (تو غلط کردی 🔪 من خودم اینو میکشم 😐)
خب اینم از این یکی پارت
بابا به خدا سرم شلوغه بتونم امروز همرو میزارم