عشق در شرکت p7

× درزدم که اجازه داد برم تو
~بیاتو
×سلام رئیس من همه کارتی که گفتید انجام دادم کاره دیگه ای ندارید.
~اوو ت/ا تویی مرسی بابت امروز و پسرم کارش چطور بود
×خواهش میکنم وپسرتون هم کارش واقعاً برای اولین بار خوب بود ومشکلی نبود
~وای واقعاً ممنون واسه زحمتت
×خواهش میکنم کاری نکردم
~میشه بری به پسر بگی آمده شه داریم
×چشم حتما

ت/ا
سر تکون دادوخارج شدم رفتم سمت اتاق ش پدر زدم ولی جواب نداد دوباره در زدم ولی بازم جواب نداد درو یکم باز کردم دیدم خوابه رفتم تووایی چقدر تو خواب کیوت بود.
وای دارم چی میگم ولی یه لحظه محوش شودم. خیلی خوشگل بود تو افکارم بودم که با خودم گفتم چی میگم باخودم پس بیدارش کردم دلم نمیومد ولی چرا ای نداشتم.

_ خوابم گرفته بود که یکی بیدارم کرد وقتی چشمام باز کردم باصورت ت/ا مواجه شدم چرا این بشر آنقدر قشنگه با صداش با خودم آمدم.
×رئیس مین رئیس گفتن که صداتون کنم که حاضر شین که بریم.
_ او باشه مرسی
×پس دیگه خدافظ خسته نباشید
_وایسا خودت میری ماشین داری
×نه ماشین ندارم خودم میرم
_وایسا می رسونیمت دیگه
× نه ممنون خودم میرم
_میرسنیم دیگه
×باشه‌
رفتم بیرون چرا گیر داده البته بعضی وقتا رئیس خودش منو می‌رسونه.
~امدید ت/ا بیا برسونیمت
×نه رئیس لازم نیست شما خسته آید بهتره برید خونه استراحت کنید.
~چرا طارف میکنی دختر می‌رسونم دیگه
×چشم میام
_آفرین
.......

نظر تون چیه؟❤️❤️💗💗