رمان فرشته و شیطان
#رمان_فرشته_و_شیطان
#پߊࢪت11
جوابشون رو ندادم و از خونه رفتم بیرون
سوار ماشین شدم رفتم کلانتر که
هرکاری کردم رو بگم به پلیس
جیمین و جونگ کوک هم امدن دنبالم
رسیدم کلانتری رفتم داخل و همه چی
رو بهش گفتم
ودر اخر با ی تخته چوب زدم توسرش بیهوش شد بعد بستمش به سندلی الان خونه ی ماست
پلیس:😧🤨 الان با بچه ها میام خونتون
-باش
سوار ماشین و پلیس ها هم پشت سرم امدن
جیمین و جونگ کوک هم هم دنبالمون میومدن
رسیدیم خونه ی ما پلیس ها بهم نگاه کردن و سری تکون دادن
_دزد این جاست
پلیس:افرین چه زن شجایی
بچه ها بگیرنش ببرینش زندن
_ نمیتونم بکشمت ولی میتونم بندازمت زندان
پلیس: تشکر میکنم که این دزد بزرگ رو گرفتی
-خواهش میکنم
پلیس ها رفتن و اون دزد رو بردن زندان
من هم شروع کردم به تمیز کردن خونه
جیمین: بزار کمکت کنم
جونگ کوک گفت: نمیخوای چیزی بگی
شروع کرد به جمع کردن خونه
-نههههه تلویزیونم خراب شده😭
چیکار کنم
جونگ کوک:خب یکی دیگه بخر
نگاه به جونگ کوک کردم
جونگ کوک خواستم یکم شوخی کنم😅
#پߊࢪت11
جوابشون رو ندادم و از خونه رفتم بیرون
سوار ماشین شدم رفتم کلانتر که
هرکاری کردم رو بگم به پلیس
جیمین و جونگ کوک هم امدن دنبالم
رسیدم کلانتری رفتم داخل و همه چی
رو بهش گفتم
ودر اخر با ی تخته چوب زدم توسرش بیهوش شد بعد بستمش به سندلی الان خونه ی ماست
پلیس:😧🤨 الان با بچه ها میام خونتون
-باش
سوار ماشین و پلیس ها هم پشت سرم امدن
جیمین و جونگ کوک هم هم دنبالمون میومدن
رسیدیم خونه ی ما پلیس ها بهم نگاه کردن و سری تکون دادن
_دزد این جاست
پلیس:افرین چه زن شجایی
بچه ها بگیرنش ببرینش زندن
_ نمیتونم بکشمت ولی میتونم بندازمت زندان
پلیس: تشکر میکنم که این دزد بزرگ رو گرفتی
-خواهش میکنم
پلیس ها رفتن و اون دزد رو بردن زندان
من هم شروع کردم به تمیز کردن خونه
جیمین: بزار کمکت کنم
جونگ کوک گفت: نمیخوای چیزی بگی
شروع کرد به جمع کردن خونه
-نههههه تلویزیونم خراب شده😭
چیکار کنم
جونگ کوک:خب یکی دیگه بخر
نگاه به جونگ کوک کردم
جونگ کوک خواستم یکم شوخی کنم😅
۱۸۲
۱۰ آذر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.