«کشتنه من ؟»
«کشتنه من ؟»
«منی که میگفتی عاشقشی ؟»
«تویی که میگفتی جون میدی برام الان میخوای جون منو بگیری ؟»
«وایسا ببینم اصلا تو منو دوست داشتی؟»
«تو چی ؟»
«منظورت چیه ؟»
«تو منو دوست داشتی ؟»
«معلومه که داشتم !»
(پوزخند)
«دروغ گو
حتما من معشوقم رو با اشتیاق می بوسیدم »
«اون.. اون..»
«آن فرد جان داده منم
آن فرد متعهد به عشق منم
آن فرد ستم دیده منم »
«م..مجبور بودم..»
«تو چه دانی از عشق خویش ؟
تویی که ندانی معنی آن چیست !»
«باور کن من بدون تو نمیتونم !»
«دانی مرده است آن فرده بی آلایش ؟
تویی که میخوانی مسبب اش کیست !»
«میدونم میدونم تقصیر منه ول.....»
(بنگ)
«گر روزی خام تو بودم
آن روز به فردایش نکشید
گر روزی مست تو بودم
خماری اش به پایان رسید
گر روزی جانم از آتش عشق تو سوخت
خاکستر اش به دستم رسید :) »
«منی که میگفتی عاشقشی ؟»
«تویی که میگفتی جون میدی برام الان میخوای جون منو بگیری ؟»
«وایسا ببینم اصلا تو منو دوست داشتی؟»
«تو چی ؟»
«منظورت چیه ؟»
«تو منو دوست داشتی ؟»
«معلومه که داشتم !»
(پوزخند)
«دروغ گو
حتما من معشوقم رو با اشتیاق می بوسیدم »
«اون.. اون..»
«آن فرد جان داده منم
آن فرد متعهد به عشق منم
آن فرد ستم دیده منم »
«م..مجبور بودم..»
«تو چه دانی از عشق خویش ؟
تویی که ندانی معنی آن چیست !»
«باور کن من بدون تو نمیتونم !»
«دانی مرده است آن فرده بی آلایش ؟
تویی که میخوانی مسبب اش کیست !»
«میدونم میدونم تقصیر منه ول.....»
(بنگ)
«گر روزی خام تو بودم
آن روز به فردایش نکشید
گر روزی مست تو بودم
خماری اش به پایان رسید
گر روزی جانم از آتش عشق تو سوخت
خاکستر اش به دستم رسید :) »
۸۸
۳۱ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.