پارت شیش دزد قلبم
تهیونگ: خب
رئیس: اون دوتا میان پیش شما واسه حکمشون
تهیونگ و جیمین: هننننننننننن
رئیس: همینی که هست حکمشون اینجوری میگه شمام حق ندارین سر پیچی کنین
تهیونگ: هعیییی چشم
جیمین: ایش باشه
رئیس: مرخصین
تهیونگ: با جیمین از اتاق اومدیم بیرون
جیمین: اخه حتما باید میوفتاد گردن ما بدبختا
تهیونگ: چیکار کنیم اگه بگیم نه که خودمون بیچاره ایم
جیمین: هعییییییی خدااااا...... حالا کی این دوتا رو ببریم
تهیونگ: امروز میبریم
جیمین: باشه بریم...... من رفتم تو اتاق اون ساکته تهیونگم رفت تو اتاق اون یکی
تهیونگ: در و باز کردم رفتم داهل دیدم خوابه...... اروم تکونش دادم....... هی بیدرا شو
میا: هاا... چی... چیه..... بزار بخوابم
تهیونگ: حکمتون اومده باید باما برین
میا: سرمو اوردم بالا...... حالا چی هست این حکم کوفتی
تهیونگ: دو سال حبس خونگی با پلیس
میا: لابد اون پلیسام شماین
تهیونگ: ماام همچین از خدامون نیست
میا: به کتفم
تهیونگ: پاشو باید بریم خونه ما
میا: انی چی
تهیونگ: جیمین اونو میاره
میا: باشه...... پشت سرش سوار ماشین شدم و رفت سمت خونش
جیمین: رفتم داخل اتاق........ حکمتون اومده
انی: * سکوت *
جیمین: دو سال حبس خونگی با پلیس باید بیاین خونه ما
انی: بدن انکه چیزی بگم بلند شدم
جیمین: دنبالم بیا
انی: بدون خرفی دنبالش رفتم و سوار ماشین شدیم و چند دقیقه بعد دم یه خونه نگهش داشت
جیمین: رسیدیم پیاده شو
انی: از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل دیدم میا با اون تهیونگ زود تر از ما رسیدن
تهیونگ: دیدم جیمین و انی اومدن...... خش اومدین
جیمین: ممنون
انی: رفتم پیش میا........ چطوری بزغاله
میا: خوبم تو خوبی شتر
انی: من کجام به شتر میخوره😑
میا: واستا......«دستاشو مثل دوربین کرد» ولا اختلافی بین تو با شتر نیست
انی: میام کفشمو میکنم تو دهنت
میا: جا نمیشه
انی: ایششش ببند بریم داخل
میا: باشه... رفتیم داخل خونه بزرگی بود...
این پارت جدید
شماها اصلا حمایت نکنین فقط فالور میخوام دیگه براتون شرط نمیزارم مجانی بخونین مفت خورا 😂
هعیییییییی ولش امیدوارم خوشتون بیاد 💙
رئیس: اون دوتا میان پیش شما واسه حکمشون
تهیونگ و جیمین: هننننننننننن
رئیس: همینی که هست حکمشون اینجوری میگه شمام حق ندارین سر پیچی کنین
تهیونگ: هعیییی چشم
جیمین: ایش باشه
رئیس: مرخصین
تهیونگ: با جیمین از اتاق اومدیم بیرون
جیمین: اخه حتما باید میوفتاد گردن ما بدبختا
تهیونگ: چیکار کنیم اگه بگیم نه که خودمون بیچاره ایم
جیمین: هعییییییی خدااااا...... حالا کی این دوتا رو ببریم
تهیونگ: امروز میبریم
جیمین: باشه بریم...... من رفتم تو اتاق اون ساکته تهیونگم رفت تو اتاق اون یکی
تهیونگ: در و باز کردم رفتم داهل دیدم خوابه...... اروم تکونش دادم....... هی بیدرا شو
میا: هاا... چی... چیه..... بزار بخوابم
تهیونگ: حکمتون اومده باید باما برین
میا: سرمو اوردم بالا...... حالا چی هست این حکم کوفتی
تهیونگ: دو سال حبس خونگی با پلیس
میا: لابد اون پلیسام شماین
تهیونگ: ماام همچین از خدامون نیست
میا: به کتفم
تهیونگ: پاشو باید بریم خونه ما
میا: انی چی
تهیونگ: جیمین اونو میاره
میا: باشه...... پشت سرش سوار ماشین شدم و رفت سمت خونش
جیمین: رفتم داخل اتاق........ حکمتون اومده
انی: * سکوت *
جیمین: دو سال حبس خونگی با پلیس باید بیاین خونه ما
انی: بدن انکه چیزی بگم بلند شدم
جیمین: دنبالم بیا
انی: بدون خرفی دنبالش رفتم و سوار ماشین شدیم و چند دقیقه بعد دم یه خونه نگهش داشت
جیمین: رسیدیم پیاده شو
انی: از ماشین پیاده شدیم و رفتیم داخل دیدم میا با اون تهیونگ زود تر از ما رسیدن
تهیونگ: دیدم جیمین و انی اومدن...... خش اومدین
جیمین: ممنون
انی: رفتم پیش میا........ چطوری بزغاله
میا: خوبم تو خوبی شتر
انی: من کجام به شتر میخوره😑
میا: واستا......«دستاشو مثل دوربین کرد» ولا اختلافی بین تو با شتر نیست
انی: میام کفشمو میکنم تو دهنت
میا: جا نمیشه
انی: ایششش ببند بریم داخل
میا: باشه... رفتیم داخل خونه بزرگی بود...
این پارت جدید
شماها اصلا حمایت نکنین فقط فالور میخوام دیگه براتون شرط نمیزارم مجانی بخونین مفت خورا 😂
هعیییییییی ولش امیدوارم خوشتون بیاد 💙
۷.۴k
۰۱ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.