زندگی مخفی پارت چهاردهم

#زندگی_مخفی
پارت چهاردهم

تو ماشین داشتیم برمیگشتیم
هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد
تا گوشی جیمین زنگ خورد
جیمین:های تهیونگ شی
-.......
+چی تهیونگ چش شده جواب بده جنی


اهیون:چی شده جیمینا
+حال تهیونگ بده
&کی کی تهیونگ دیگه کیه
+یکی از دوستامه
&خب از کجا پیداش کنیم
+بیا بریم بیمارستان
.....................
اهیون:پرستار ها مریض داریم خواهشاً بیاید کمک
پرستار:بچه ها برانکارد رو بیارید
تهیونگ رو روی برانکارد گذاشتن و بردن
پرستار: اسم
جیمین:کیم تهیونگ
+سن
-۲۶سال
+کی چاقو خورده
جنی:من حدود نیم ساعت پیش دیدمش توی پارک افتاده بود
+خب ممنون

بردنش تو اتاق
اهیون رنگش پریده بود
-جیمینا یه لحظه میای
+جانم
-میگم این کیم تهیونگ قبلا گرل فرند داشته
+آره چطور
-خب........ اسم دختره چی بود
+فکر کنم انامی ....
-انامی آسا؟
+آره تو از کجا می‌دونی
-خب ببین نباید بزاریم آسا ببینتش
+چطور
-من بعدا برات توضیح میدم ولی آسا دکتر این بیمارستانه من آسا رو میارم بیرون ولی بعد از خوب شدن تهیونگ از این بیمارستان منتقلش کن
+ممنون ولی چرا داری اینقدر کمکم میکنی
-چون تو دوستمی حالا برو ببین حالش چطوره
منم آسا رو میبرم بیرون
+ازت ممنونم اهیون اونی