عشق شیرین PART 41
جینهو ـ وای حق بسه حق نفسم دیگه در حق نمی یاد
جین ـ اوکی حالا می تونی بری بخوابی
شب بخیر
جینهو ـ شب تو هم بخیر
فردا صبح
از زبان جین
با خیس شدن صورتم از خواب پاشدم
جینهو ـ ماوان بلاخره بیدار شد
جین. چیکار کردی
جینهو ـ کاری که تو همیشه باهام می کردی
فقط یه پارچ اب سرد روت خالی کردم
جین ـ چه جور دلت اومد روی صورت
هندسام مت اب بریزی
جینهو ـ همون جور که تو دلت میومد
جین ـ حیف که دوست دارم وگرنه زنده نمی موندی
جینهو ـ حالا بلند شو به جای این کارا بریم صبحاته بخوریم
جین ـ باشهتو برو منم میام
مامان ـ چیکارش کردی
جینهو ـ کار خاصی نکردم فقط یه کوچولو اب روش خالی کردم
مامان ـ منظورت از یه کوچولو چقدره
جینهو ـ یعنی یه پارچ اب سرد
مامان ـ چی چجوری زندت گذاشته
جینهو ـ چی میگی مامان اون جرعت نداره روم صدلش رو هم بلند کنه چه برسه بخواد بکشتم
مامان ـ نمی دونم این چند وقت که نبودم چه اتفاقاتی بین شما دوتا افتاده
ولی خوشحالم که جین ادم شده
جین ـ. ....
جین ـ اوکی حالا می تونی بری بخوابی
شب بخیر
جینهو ـ شب تو هم بخیر
فردا صبح
از زبان جین
با خیس شدن صورتم از خواب پاشدم
جینهو ـ ماوان بلاخره بیدار شد
جین. چیکار کردی
جینهو ـ کاری که تو همیشه باهام می کردی
فقط یه پارچ اب سرد روت خالی کردم
جین ـ چه جور دلت اومد روی صورت
هندسام مت اب بریزی
جینهو ـ همون جور که تو دلت میومد
جین ـ حیف که دوست دارم وگرنه زنده نمی موندی
جینهو ـ حالا بلند شو به جای این کارا بریم صبحاته بخوریم
جین ـ باشهتو برو منم میام
مامان ـ چیکارش کردی
جینهو ـ کار خاصی نکردم فقط یه کوچولو اب روش خالی کردم
مامان ـ منظورت از یه کوچولو چقدره
جینهو ـ یعنی یه پارچ اب سرد
مامان ـ چی چجوری زندت گذاشته
جینهو ـ چی میگی مامان اون جرعت نداره روم صدلش رو هم بلند کنه چه برسه بخواد بکشتم
مامان ـ نمی دونم این چند وقت که نبودم چه اتفاقاتی بین شما دوتا افتاده
ولی خوشحالم که جین ادم شده
جین ـ. ....
۷.۰k
۰۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.